روايت حاج عباس برقي از شبهاي قبل از اسارت متوسليان
تجمع اعتراضی در حمایت از مسلمانان میانمار
ابراهیمی: جریان اصلاحات لیدر ندارد
هامون به نقل از مهر:
وی افزود: از طرفی ادعا می کنند که ما از فتنه گران جداهستیم و از طرف دیگر بدون نادیده گرفتن آنان کسی دیگر در این جریان باقی نمی ماند، از طرف دیگر می گویند شرایط مهیا نیست و از طرف دیگر اسامی متعددی برای کاندیداتوری در این جریان مطرح می شود.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، علت اصلی تفرق و سردرگمی در جریان اصلاحات را در لیدری آن دانست و گفت: اکثر سرمداران اصلاح طلبان تبدیل به اپوزوسیون و بلند گوی دشمن شده اند؛ بنابراین دیگر کسی در این جریان نمانده که بخواهد برای آنان برنامه ریزی کند.
وی افزود: وجود چندصدایی در این جریان و اینکه هنوز یک برنامه راهبردی برای انتخابات تدوین نکرده اند، بدلیل نداشتن لیدر است و گرنه آنان همه تلاششان این است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یابند؛ اما آنقدر آلودگی در این جریان زیاد است که نمی توانند خود را پاک کنند.
ابراهیمی با بیان اینکه اصلاح طلبان رقیب قدری برای اصولگرایان نیستند، تصریح کرد: آنان جلساتی برای انتخابات داشته اند اما در این جلسات به نتیجه ای نمی رسند؛ چراکه این جریان یک جریان مخلوط است.
وی آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزیسیون را از دیگر دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.
«گناه» حافظه را ضعیف میکند
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیفبودن حافظه میداند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه میکند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان میگوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم.
هامون به نقل از محدوده:
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر میشود.
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِوَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»
خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» میگوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان میکند: یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود.
گناه حافظه را ضعیف میکند
این استاد اخلاق ادامه میدهد: شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناهکار نمیدهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطرهای میپردازد و میگوید: مرحوم آیتالله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را میخواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.
دعای تقویت حافظه
این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی میکند و میگوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه میشود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد میشود؛ خواندن آیةالکرسی حافظه را زیاد میکند.
این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره میکند و میگوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت میکنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بیخردانه و بچهگانه است.
وی با قرائت ادامه دعا میافزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
شیطان چگونه از ما دور میشود
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره میکند و میگوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور میشود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسولالله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه میکند.»
روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه پشت او را میشکند
وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزهداری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را میشکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است، مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع میکند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و لِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنهای شما روزه است.
وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار میکند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.
باجگیری رسانه ای مدیرانحرافی از یک بانک خصوصی
اخبارهای دریافتی از باج گیری های رسانه ای توسط مدیر یکی از رسانه های جریان انحراف حکایت دارد.
هامون به نقل از محدوده:
گفته می شود اخیرا این فرد مجموعه مطالبی را علیه برخی از سازمان ها و بنگاههای اقتصادی در رسانه تحت مدیریت خود منتشر کرده تا با متهم کردن آنان به همکاری با برخی از جریان های سیاسی زمینه های باج گیری از این مجموعه ها را فراهم سازد.
در همین زمینه شنیده می شود پس از آنکه رسانه تحت مدیریت وی مطالبی را علیه یک بانک خصوصی منتشر می سازد،جلسه ای میان مدیرعامل این بانک با آقای مدیر برگزار می شود.
گفته می شود در این جلسه ضمن اهداء یکی شامل چندین سکه طلا،کارت های هدیه ای به مدیرانحرافی اهداء می شود که رقم آن چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان بوده است.
برنامه کنگره آمریکا برای کاهش بودجه جنگ نرم علیه ایران به بهانه بحران اقتصادی

جامعه مدرسین كشتار فجیع مسلمانان میانمار را محكوم كرد
در ادامه اطلاعیه همچنین آمده است: به راستي در دنيايي كه فرياد حقوق بشر و آزادي بيان، گوشها را كر كرده، اين گونه نسلكشي و مبارزه با آزادي ديني چه توجيهي دارد؟! گناه مسلماناني كه ميخواهند صرفا به اعمال ديني خود بپردازند و از كمترين حدَ آزادي برخوردار باشند، چيست؟! و نيز آيا وقت آن نيست كه مجامع بينالمللي و در رأس آن شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اين حوادث اسفناك مقابله كنند؟!
جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پایان اطلاعیه، ضمن محكوم كردن كشتار فجيع مسلمانان مظلوم در كشور ميانمار و ابراز همدردي با خانوادههاي داغدار آنان، از مجامع بينالملل ميخواهد كه با تدابير لازم، از وقوع چنين حوادث هولناك و تأسفبار جلوگيري به عمل آورند.
مقام صهيونيست: مجبوريم بپذيريم كه ايران هسته اي شده است
يك مقام امنيتي سابق اسرائيل تصريح كرد: ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه ايران ديگر هسته اي شده است.
هامون به نقل از کیهان:
رئيس پيشين امنيت ملي رژيم صهيونيستي گفته است: ما بايد ديگر اين واقعيت را بپذيريم و كنار بياييم كه ايران هسته اي شده است. ما در اين وضعيت بايد از ميان بد و بدتر يكي را انتخاب كنيم، يا بايد ايران هسته اي را بپذيريم كه برايمان بسيار سخت است يا اين كه به آن حمله كنيم كه عواقب آن براي ما بسيار نابودكننده تر است.
گيورا آيلند به هاآرتص گفت: «دستيابي ايران به فناوري هسته اي براي اسرائيل از چهار ناحيه خطرناك است؛ اول از همه امكان دارد ايران، به رغم آن كه احتمالش صفر است، روزي بخواهد با بمب هسته اي به اسرائيل حمله كند. دوم اينكه دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي باعث ايجاد رقابت تسليحات هسته اي در خاورميانه شود. خطر سوم اين است كه باعث مي شود تا وضعيت استراتژيك اسرائيل به شدت تغيير كند كه در آن صورت اگر روزي بخواهيم با سوريه يا حزب الله بجنگيم زير سايه ايران هسته اي قرار خواهيم داشت، براي همين اين مساله باعث مي شود تا قدرت دفاعي اسرائيل به شدت ضعيف شود. اما خطر چهارم اين است كه ايران هسته اي باعث مي شود تا طوفاني از اسلام گرايي سراسر جهان اسلام را فرا بگيرد كه مي تواند از اندونزي تا مغرب را پوشش دهد. چرا كه آن گاه خواهند گفت كه يك تصميم اسلامي گرفته شده و توانسته است كه در برابر غرب و اسرائيل به موفقيت برسد.»
وي با بيان اينكه «حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران از هر چيزي بدتر است» گفت: اول از همه ممكن است كه چنين عملياتي به شكست بينجامد و اين آبروريزي بزرگي براي اسرائيل به وجود آورد، مساله اين است كه حتي اگر ما به ايران حمله كنيم چون فقط ظاهر را مي توانيم بمباران كنيم نمي توانيم به تاسيسات هسته اي زيرزميني ايران آسيبي وارد آوريم، اگر بنا باشد فقط آسيب هاي مادي به ايراني ها تحميل كنيم هيچ چيز به دست نياورده ايم. و اگر ده ها فروند جنگنده مان سقوط كنند و ده ها خلبان ما اسير شوند بيش از هميشه يعني حتي بيش از الان در معرض تهديد قرار خواهيم گرفت كه در آن موقع به شدت در موقعيت ضعف قرار خواهيم داشت. در اين جا خطر دوم هم متوجهمان خواهد شد و آن اينكه وقتي كه مشخص شود كه ضعيفيم و قدرت لازم براي دفاع از خود را نداريم آن گاه به اشكال مختلف مورد تهديد و حمله قرار خواهيم گرفت كه نه تنها شكستي را بر ما تحميل كرده بلكه آبروريزي هاي بيشتري را نيز برايمان به دنبال خواهد داشت. خطر سوم اين است كه چه حمله ما موفقيت آميز باشد چه نباشد، ايراني ها پس از آن وضعيت بهتري براي دفاع از پروژه هاي هسته اي شان خواهند داشت و در آن موقع ديگر قطعا مرتكب هيچ اشتباهي نخواهند شد، به خصوص اينكه حمله اسرائيل براي آنها به مثابه بدترين وضعيت خواهد بود.
وي اضافه كرد: خطر چهارم اين است كه ايران در پاسخ به حمله اسرائيل به اهداف آمريكايي ها در خليج فارس حمله كند كه آن گاه قيمت نفت تا 200 دلار در هر بشكه صعود خواهد كرد كه اين مساله خشم جهان را بر خواهد انگيخت و آن گاه جامعه جهاني هم در كنار ايران به رويارويي با اسرائيل برخواهد خاست، شايد در آن موقع حتي متحمل تحريم هاي جامعه جهاني نيز بشويم چرا كه همه عليه ما شده اند.»
آيلند اظهار داشت كه اسرائيل بايد به مواضع آمريكا در اين زمينه پايبند باشد و وقتي واشنگتن به آن مي گويد نبايد حمله كند نبايد حتي به آن فكر كند.
سلطنت طلبان در بروكسل مي خواستند از اپوزيسيون «سازمان مجاهدين خلق» بسازند!

هامون به نقل از کیهان:
برگزاركنندگان سلطنت طلب اين نشست (عناصري چون شهريار آهي مشاور رضا پهلوي و رضا خادم هماهنگ كننده كودتاي نوژه) ضمن دعوت از تروريست هايي نظير رئيس كومله و برخي سلطنت طلب ها و ماركسيست هاي سابق وابسته به اصلاح طلبان، از برخي عناصر تندرو و نومحافظه كار آمريكايي نظير اتولانگي نيز دعوت كرده بودند كه وي علنا از گزينه نظامي دفاع كرد.
بهروز خليق عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق در گفت وگو با «اخبار روز» ضمن بيان اينكه «پاسخ من و سازمان به دعوت برگزاركنندگان منفي بود»، اظهار داشت: تشكيل چنين كنفرانس هائي سابقه دارد و رويداد تازه اي نيست. كنفرانس هاي قبلي به اهداف خود دست نيافتند. هدف اين پروژه هم كه تدارك كنندگان آن مي خواهند براي آن چند كنفرانس برگزار كنند، روشن نيست. از ابتدا دست اندركاران اين پروژه مشخص نكردند كه با برگزاري چندين كنفرانس، چه هدفي را پي مي گيرند. اما گرايش هائي در بين تدارك كنندگان و شركت كنندگان وجود دارد كه هدف معيني را تعقيب مي كنند. گرايشي مي خواهد از اين پروژه كنگره ملي بيرون بياورد كه توهمي بيش نيست. اكثريت نيروي اپوزيسيون با اين پروژه همراه نيست. در شرايط كنوني تشكيل كنگره ملي، پروژه غيرعملي و غيرمقدور است.
وي افزود: گرايش ديگري وجود دارد كه مي خواهد از اين گردهمائي ها، تشكل بسازد. طبعا گذاشتن عنوان «اتحاد براي دمكراسي» و مشاركت سازمان هاي سياسي در حركتي كه مي خواهد تشكل خودش را بسازد، قابل توجيه نيست. اما بعيد به نظر مي رسد كه از جمع ناهمگون، تشكل سياسي ساخته شود. اين كار يكبار در سال هاي پيش تجربه شد (همبستگي) و تلاش دست اندركاران آن به نتيجه نرسيد و شكست خورد.
خليق گفت: موضوع ديگر به حضور كساني نظير امانوئل اتولانگي در كنفرانس برمي گردد. متاسفانه تدارك كنندگان كنفرانس شفاف عمل نمي كنند. در دعوت نامه اي كه براي سازمان ما و من ارسال شده بود، از حضور چنين افرادي در كنفرانس سخني به ميان نيامده بود. منطقي آن بود كه حضور اين افراد از ابتدا و با معرفي به اطلاع دعوت شدگان مي رسيد تا آن ها با آگاهي بر حضور چنين عناصري به مشاركت و يا عدم مشاركت در كنفرانس تصميم بگيرند نه اينكه در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل كار انجام شده قرار گيرند.
وي گفت: امانوئل اتولانگي گرچه مقيم بروكسل است ولي دست در دست نئوكان هاي آمريكا دارد و جزو جنگ طلبان و «عقاب»ها به حساب مي آيد. او دكتراي خود را از دانشگاه عبري اورشليم اخذ كرده است. اتولانگي قبلا رياست موسسه ترنس آتلانتيك در بروكسل را عهده دار بود و از ماه مارس 2010 همكار ارشد «بنياد دفاع از دموكراسي» است. اين بنياد در واشنگتن است و يكي از موسسات وابسته به محافل تندرو آمريكا است. مايكل لدين (مشاور امنيتي سابق دولت آمريكا، دست اندركار ماجراي ايران-كنترا در زمان ريگان، تحليلگر ارشد موسسه انترپرايز آمريكا)، كليفورد دي. مي(رئيس بنياد و رياست دپارتمان سياسي «كميته خطر جاري» و عضو «شوراي روابط خارجي» آمريكا)، ريچارد پرل « از عناصر اصلي نئوكان ها)، جيمز وولسي (رئيس سابق سيا)، رابرت مك فارلين (مشاور امنيت ملي آمريكا در زمان ريگان و دست اندركار ماجراي ايران-كنترا) جزو گردانندگان اين بنياد هستند.
وي يادآور شد: دعوت از اتولانگي بدرستي سوالاتي را برانگيخته است. توضيحات تدارك كنندگان كنفرانس به جاي روشن كردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضيحات داده شده، طبعا مسئله اطلاع از مواضع «عقابان» آمريكا و اروپا در ميان نبوده است. فعالين سياسي ايران به خوبي از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارك كنندگان هم اينقدر افراد بي تجربه اي نيستند كه صرفا به خاطر اطلاع از مواضع «عقابان»، هزينه حضور او را تقبل كنند. خودداري تدارك كنندگان كنفرانس از بيان علت دعوت اتولانگي، اين برداشت را تقويت مي كند كه برنامه هاي ديگري در ميان بوده است. از جمله سيگنال دادن و جلب نظر جريان ها و محافل تندرو نظير نئوكان ها. خطر اين جا است كه اين رسم اين كنفرانس باب شود و «عقابان» آمريكايي بشوند جزء ثابتي از كنفرانس هاي ايراني! ما به تجربه منفي پيوند محافل افراطي آمريكا با سازمان مجاهدين خلق آگاهيم. شركت كنندگان نسبت به اين نوع اقدامات با حساسيت برخورد كنند اگر تدارك كنندگان كنفرانس در اين امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام كنند تا سمت گيري اين پروژه براي شركت كنندگان روشن باشد.
بهنود: جنبش سبز شعار بي محتواست رسانه هاي اپوزيسيون سينه خيز مي روند
هامون به نقل از کیهان:
مسعود بهنود در گفت وگو با جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) اظهار داشت: در يك سال گذشته همه بلايي كه بر سر رسانه هاي مخالف در داخل و خارج آمده، بر سر جرس هم آمده است يعني كاربران بدون اين كه لازم باشد از جزئيات اطلاعاتي داشته باشند، اين احساس را مي كنند كه جرس كم مطلب تر و كم توان تر شده است و اين هم چيزي نمي تواند باشد جز اين كه توان خودش را از دست داده و با همت چند نفر دارد سعي مي كند سينه خيز باقي بماند.
وي با بيان اينكه «با كمال تاسف فكر مي كنم جرس عمر طولاني نمي كند»، درباره نسبت فروكش كردن جنبش سبز با كم رمق شدن رسانه هاي اپوزيسيون گفت: «بله مي توان ميان اين ارتباطي را تعريف كرد. من از همان آغاز جنبش يك نگراني عمده داشتم و متاسفانه اين نگراني دست داد. نگراني من اين بود كه يك اميدواري ارتفاع گرفته و اغراق شده اي وجود داشت. بسياري همه خواسته ها و اميدهايي كه در دو خرداد به آن نرسيده بودند و بسياري آرزوهاي ديگر را از اين جنبش مي خواستند. برخي حتي تصور مي كردند كه با اين جنبش مي توان نظام جمهوري اسلامي را براندازي كرد. كساني كه در اين جنبش ها اغراق مي كنند، اميد افراطي مي بندند و وظايف افراطي براي اين جنبش ها تعريف مي كنند، پس از اين كه در كوتاه مدت به نتيجه نمي رسد، دچار خمودگي، يأس و غمزدگي مي شوند و يك مرتبه به قسمت تاريك ماه مي رويم.»
وي اضافه كرد: واقعيت اين است كه الان جنبش سبز تبديل شده به يك شعار بي محتوا كه جامع و مانع نيست. الان كساني قيطان سبز مي بندند ولي در حال مذاكره با آمريكا براي حمله به ايران هستند و خودشان را سبز مي دانند. كسي هم حق ندارد به آنها بگويد نه شما سبز نيستيد. از اين طرف هم بعضي ها به دنبال آرام كردن هستند و آن قدر آرام كرده اند كه چيزي به نام اپوزيسيون باقي نماند و شده است پوزيسيون.
اين عنصر شياد در حالي كه ساليان سال در خدمت رژيم كودتايي سلطنت قرار داشت، ادعا كرده سرخوردگي هاي فعلي را درك مي كند چون خودش پس از كودتاي 28 مرداد 32 دچار همين تجربه شده است(!!)
اعتراض رسمي ايران به سازمان ملل قتل عام مسلمانان مظلوم ميانمار را متوقف كنيد
سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل ضمن محكوم كردن نسل كشي ميانمار، طي نامه اي به دبيركل اين سازمان، خواستار اقدامات فوري سازمان ملل براي توقف سركوب مسلمانان ميانمار شد.
هامون به نقل از کیهان:
محمد خزاعي سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل متحد در نيويورك طي نامه اي به بان كي مون دبيركل اين سازمان، با ابراز نگراني از وضعيت مسلمانان ميانمار، خواستار ورود قوي و صريح سازمان ملل در جهت حمايت از مسلمانان اين كشور شد.
سفير و نماينده دائم كشورمان در نامه خود، كه رونوشت آن براي نمايندگي سازمان همكاري اسلامي نزد سازمان ملل متحد، خانم پيلاي كميسيونر سازمان ملل در امور حقوق بشر و خانم آموس مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل نيز ارسال شده، توجه مقامات ارشد سازمان ملل متحد و سازمان همكاري اسلامي را به گزارشات منتشره از سركوب مسلمانان در استان روهينگيا ميانمار جلب و تاكيد كرده است: عمليات سركوب مسلمانان در ميانمار منجر به كشته شدن صدها شهروند غيرنظامي بي گناه، تخريب مساجد و منازل و اخراج مردم از سرزمين خود شده است.
در اين نامه ضمن ابراز نگراني از اظهارات برخي مقامات رسمي ميانمار كه مسلمانان را فاقد حقوق شهروندي مي دانند آمده است: ما بر اين باور هستيم كه پاكسازي قومي و مذهبي عليه مسلمانان تحت هر چارچوبي و براساس حقوق بين المللي شناخته شده ناعادلانه و غيرقابل توجيه است.
وي تاكيد كرد: بر اين اساس سازمان ملل متحد بايستي با اتخاذ اقدامات فوري در جهت حفظ و اجراي مفاد منشور ملل متحد و حمايت از حقوق اساسي مردم مسلمان ميانمار از طريق درخواست از حكومت اين كشور براي انجام اقدامات لازم به منظور توقف سركوب مسلمانان حركت كند.
خزاعي در ادامه اين نامه خطاب به دبيركل سازمان ملل، تصريح كرد: انتظار مي رود جنابعالي در خصوص اين موضوع مانند ساير موضوعات با قدرت و صراحت اقدامات ممكن را براي توقف اين اقدامات فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آوريد.
اين نامه افزود: بدون ترديد سكوت و بي تفاوتي جامعه بين المللي در مورد شرايط ميانمار به نقض فاحش حقوق اساسي مسلمانان و همچنين حقوق بين الملل كمك بزرگي كرده و رويه خطرناكي را در روابط بين الملل ايجاد خواهد كرد.
خزاعي در پايان نامه خود ابراز اميدواري كرده كه حكومت ميانمار به صورت مثبت و سازنده به نگراني هاي جامعه بين المللي پاسخ داده تا مسلمانان روهينگيا بتوانند با احترام و امنيت به خانه و كاشانه خود بازگردند.
اطلاعيه بسيج جامعه پزشكي در حمايت از مسلمانان ميانمار
سازمان بسيج جامعه پزشكي به دنبال وقوع حادثه كشتار مردم بي گناه ميانمار اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:
در آستانه ماه ميهماني خداوند رحمان اين بار فرزندان مهربان ترين رسول او (ص) در جنوب شرقي آسيا- ميانمار- و در سرزمين پدري خود مورد تجاوز قرار گرفته و به آتش كشيده مي شوند و آنان كه از اين هجمه جان به در مي برند غريبانه، آواره مرزهاي شمالي آن كشور شده اند، مسلمانان ميانمار به عنوان اقليتي قريب يك يا چند ميليون نفر جمعيت و با سابقه صدها سال اقامت در آن سرزمين كه تا چندي پيش مستعمره روباه پير بود، اينك متهم به خارجي بودن شده اند و از سال هاي 1960 تاكنون ده ها بار توسط ارتش ميانمار مورد قتل عام و شكنجه واقع شده اند.
هنوز اندكي از ورود وزير خارجه آمريكا به آن كشور نگذشته است كه تيغ اصلاحات آمريكايي حلقوم زنان و كودكان مسلمان را در روستاهاي آن سرزمين مي برند و سرخ پوشان بودايي در سكوت قبيحانه مجامع بين المللي و انفعال بي شرمانه مدعيان حقوق بشر، تحت حمايت مسئولان و ارتش آن كشور با بدوي ترين روش ها اقدام به پاكسازي نژادي آن سرزمين مي كنند و نسخه فلسطيني ديگري دوباره در حال اجرا است. بي شك كه در فضاي وارونه اي كه به دست زورمداران آمريكايي، صهيونيستي و اجانب آن در جهان شكل گرفته انتظاري جز آن نيست كه خون بهاي جايزه صلح نوبل خانم دكتر «تين سين» اجساد مثله شده و سوخته شده زنان و مردان و كودكان مسلمان هموطن او باشد. و يقينا در فضايي كه اسلام هراسي و بي حرمتي به مقدسات مسلمانان هر لحظه به گونه اي توسط دستگاه هاي تبليغاتي و جنگ نرم شياطين تبليغ مي شود بايد هر روز در انتظار فجايعي از اين دست باشيم.
بسيج جامعه پزشكي ضمن محكوم كردن اين خيانت بي شرمانه از همه مجامع آزاد بين المللي و سازمان هاي مدافع حقوق بشر و نيز دولت ها و ملت هاي اسلامي مي خواهد كه نقش حياتي خويش را در جهت توقف اين رويداد فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آورند.
چرایینشر شایعهشهادت سردارسلیمانی
هامون به نقل از صراط:
سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانههای صهیونیستی درباره شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
به دنبال انتشار خبری در توسط العربیه و برخی رسانههای صهیوینیستی از جمله سایت صهیونیستی "آروتز شوا"، مبنی بر شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در انفجار تروریستی روز چهارشنبه دفتر سازمان امنیت ملی سوریه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران طی گفتوگویی اختصاصی با خبرگزاری آنا به این ادعای رسانههای صهیونیستی پاسخ داد.
سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سال 76 به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس منصوب شد.
وی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی به شمار میرود و در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثار الله را برعهده داشت.
سردار رمضان شریف درباره این خبر به آنا گفت که "این جمله، جمله مناسبی است برای پاسخ به این رسانهها که اخیرا شاهدیم برخی از رسانههای معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی و صاحبان آنها آمال و آرزوهای خود را در قالب خبر به نقل از منابع متفاوت نقل میکنند."
وی در ادامه تصریح کرد: نقل این خبر هم از جمله این آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
تابناک: مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران تاکید کرد: بعضی از رسانههای امروزی متاسفانه بجای انجام کار رسانهای و حرفهای، آمال و آرزوهای خود را در قالب اخبار تهیه و منتشر میکنند.
سردار سلیمانی در بهمن ماه سال 89 به عنوان چهاردهمین سرلشکر جمهوری اسلامی ایران، از سوی فرمانده مظعظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد.
وی در ماههای اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".
چهارشنبه هفته گذشته در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مقر امنیت ملی سوریه، وزیر دفاع و برخی از مقامات امنیتی این کشور کشته شدند.
البته فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در پاسخ به تهدید ترور از سوی مقامات آمریکایی گفته بود: این تهدید نیست، کمک به شوقی است، برای فرزند دورافتاده از مادر، هزاران نفر در شوق شهادت اشک میریزند. در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!
هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پروندهای ویژه
ضمن بررسی ارتباط اصلاحطلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از
نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.
هامون به نقل از محدوده:
هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن
حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می
رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با
انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در
سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار
اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.
این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در
پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری
اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.
هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه
انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی
بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه
بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه
مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را
به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی،
میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را
مورد نقد و بررسی قرار داد.
این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهرههای اصلاح طلب که سابق
حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از
نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.
گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.
حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل
کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است
هامون به نقل از محدوده:
آیتالله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنهگران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمیکند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنهگران را خوب میشناسند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.
صادق زیباکلام : اصلاحطلبان زیر صفر هستند
قویترین سرویس اطلاعاتی جهان
هامون به نقل از محدوده:
وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر میکند.
وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژههای مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژهها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژهها تزریق کنیم.
جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژههای به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آنها در دستور کار قرار دارد.
وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاههای اجرایی از طریق وزارتخانهها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژههای خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرحها است.
نقش مردم در جشنهای دینی کمرنگ شده است
استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشنهای مذهبی در سالهای اخیر نقش مردم در برگزاری این جشنها کمرنگتر شده است.
جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشنها نسبت به گذشته کمرنگ کردهاند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه میکنند.
وی با بیان اینکه دولت و رسانهها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام میدانند و براین اساس در جشنها به خوبی ظاهر میشوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشنها مشارکت داشته باشند.
جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوهتر جشنهای نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوهتر از سالهای قبل برگزار کنند.
سرویس اطلاعاتی ایران قویترین سرویس جهان است
استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نامگذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.
جلال زاده اظهار داشت: آنتنهای شبکه های ماهوارهای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل میدهند و در این میان رسانههای جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.
وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانههای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی میخواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانههای جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکند.
جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.
وی تصریح کرد: امروز قویترین و زبدهترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.
جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگیهایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.
با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم
استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.
جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرنها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی میخواهد مسیر خود را تغییر دهد قرنها طول میکشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملتها باید قرنها وقت میگذاشتند تا به این بالندگی برسند.
وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتهایم.
جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخصهای رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.
توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایرانایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواساس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.
**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش
تنگه هرمز یکی از راهبردیترین آبراههای بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید. تمام کشتیها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آبهای ایران و عمان است عبور کنند.
جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتیهای باری رابازرسي مي کرد تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواساس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفتهترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی
ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.
** كالبد شكافي يك جنايت
روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بینالمللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر میشدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.
کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد، مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.
ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزمناو به شمار میرفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزم ناو به موشک زمینبههوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.
بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.
**گزارش گروه حقیقتیاب ایکائو
در جلسهٔ فوقالعاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقتیاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده، تشکیل شود.
فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.
همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفتهاست که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.
**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه
دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.
نمایندهایالات متحده در سازمان بینالمللی هواپیمائی در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.
در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقتیاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بینالمللی پیشبینی شده پرواز میکرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.
ناو وینسنس میتوانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرندههای خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت میشود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!
** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا
ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود میفرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی میکردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ میتوانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاحهای هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاههای ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکشهای ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکشها به پرواز درآورده میشدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردانهای فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جتهای جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال میتوانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست میکرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.
کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثهای بود که در ۲ ژوئن (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار میگرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایقها آتش گشود؟ او کار هوشمندانهای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آنها بسیار حرفهای عمل میکردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنالهای نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمیگذاشت». وقتی راجرز اعلام میکند که میخواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی میکند و به خدمهاش میگوید: «این هواپیما که داره اوج میگیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی میکنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود میگوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بیخبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجهزدن بود.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:
ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کمتجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود میآورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمیشد.
**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت
دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!
** تجلیل از خدمه ناو وینسنس
تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده میشود. مدال مبارزه به کسانی داده میشد که میتوانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقالهای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آنها با قایقهای تندروی جنگی ایرانی بود.
در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت میکند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت میکرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشارهای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود که بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.
**قطعنامه 616 شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نمایندهایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیدهاست بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:
1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد.
2- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.
بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!
نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.
نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دورههاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل ميشد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروههاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك ميشد تا براي تصميمگيري بهتر امور را به پيش ببرند.
وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت ميگيرد.
حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا ميشويد، گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را ميدهم.
وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش ميبرد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.
وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق ميدهيم.
نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت ميكند و كمتر اتفاق ميافتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس ميتوان گفت كه تاثير تصميمگيريهاي دولت و وزارتخانهها در تعيين نرخها اثرش زودتر مشخص ميشود.
حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.
وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيريهاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمتها در برخي اقلام ديده ميشود.
نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمتها و گرانيها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشههاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كردهاند به طوري كه بيبيسي بعد از هر برنامهاي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي ميشود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس ميدهد. اين كارها نشان ميدهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ ميشود.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيريهاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي ميكنيم.
در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميمگيريهاي دولت واكنش نشان دهيم.
حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنشهايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كردهايم به تصميمگيريهاي غيرقابل پيشبيني دولت آقاي احمدينژاد.
به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمتها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك ميكند و احتمالا گراني را دامن ميزند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.
نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات
حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکنید اظهار داشت: حال برای این سؤالها زود است.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سهگانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.
همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راهحلي برسيم.
نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سالها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.
به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياستجمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلامگرايان در انتخابات رياستجمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياستجمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.
وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواستههاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.
حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.
وي در پيشبيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.
دیدگاه رهبری درباره مخارج بیرویه در اعیاد مذهبی
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره
مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.
هامون به نقل از محدوده:
در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم میداند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بیرویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.
اینکه چنین مخارج و هزینههایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در
استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر
میگذرد.
پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به
عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را
برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت
کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این
سازمانها و افراد دارد؟
پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مىباشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.
حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد

سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .
به
گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح
کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه
وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی
رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را
در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه
با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان
را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی
اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس
بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب
برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو
چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد
داشت؟
این
روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در
فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه
ای روبرو گشته اند.
"لیلی
رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه
اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و
ما به نظام باج نمی دهیم !
گوشه
ای از دوستان لیلی رشیدی
سایتها
وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن
مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است
که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در
حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است
؟
*به دلیل جلوگیری از اشاعه
منکر برخی تصاویر محو شده است.
آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!

اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه
اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر
به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان
فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه
کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح
طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در
نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف
ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از
جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴
با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی
حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی
خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز
گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید
دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت
هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در
جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.
۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در
عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت
به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی
همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای
نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق
،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای
از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل
آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع
ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات
باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند
مجددا تجیهز شوند.
۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با
تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی
نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی
از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که
دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.
باتوجه به شکل گیری
طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم
اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از
دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی
باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به
دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳-
بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن
خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود
بی تردید شکل
گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته
است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان
است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.
وقتی ملیگراها و فتنهگران و جریان انحرافی مثلث میشوند
بولتن نیوز: جریان انحرافی بهتازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.
به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشههای خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.
از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.
روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام میدهد که اصل حمایتهایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که انهم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.
روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.
روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!
هفته نامه آسمان هم نیروی
انتظامی و گشتهای ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد
و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد
را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنن
روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بیبیسی درباره مرسی

روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود در یادداشتی با عنوان « حسادت ایرنا به فارس »به قلم « زهرا طباخی » آورده است:
با عنوان یکی از مهمترین ابزارهای برتری یابی سیاسی در کشاکش جنگ نرم اطلاعاتی بهرهگیری از کانونهای مدیریت قوی و به روز «رسانه» است. هر دولتی بنا به ویژگیهای سیاسی نظام متبوع خود از بازوان رسانهای برخوردار است که با صرف هزینههای کلان تلاش میکند در کارزارهای بینالمللی آفند و پدافندهای مناسبی در حوزه برتری اطلاعاتی از خود بروز دهد.
یکی از اقدامات معمول پدافندی در حوزه جنگ رسانهای تکذیب اخبار است به این صورت که مدیران رسانههای کشوری یا منطقهای با اهداف مشترک تصمیم میگیرند به محض مواجهه با یک حمله رسانهای سیاسی شدید پیش از عبور از بحران برای کنترل شرایط دشوار پیشرو بنیان خبر ضربه زننده را نشانه بگیرند. معمول این است که ابتدا صحت خبر مورد نظر زیر سوال برده میشود تا یک فرصت کوتاه برای تجدید قوا و تصمیمگیری در ذیل گمراهی پدافندی، ایجاد شود و ضمن بررسی پایههای خبر تلاش میشود با استفاده از زمان کوتاه بررسی اصالت خبر توسط مخاطبین، راههایی برای کنترل میزان خسارت روانی به بار آمده پیش بینی شود.
درباره موج بیداری اسلامی رخ داده در منطقه خاورمیانه اولین تشخیص متخصصان حاضر در اتاق فکر رسانه غرب این بود که اصل «اسلامی» بودن این حرکت عظیم به چالش کشیده شود تا در طول زمان پیش رو با استفاده از همه استراتژیهای مبارزه از جمله استفاده از ظرفیت نفودیهای استعمار در اجتماعات فکری و سیاسی مردمی، خط فکر قوی اسلامی در منطقه به حاشیه رانده شود. انتخاب نام «بهار عربی» و تاکید بر آن از همین رو بوده است.
بگذریم از تاکیدات برخی سیاسیون جاهل یا جاعل داخلی که خواسته یا ناخواسته با استراتژی مشهور دشمن همراه شدند. وقتی اولین دولت اسلامگرا در تونس به قدرت رسید مجددا بحرانیابی رسانهای صورت گرفت و ضمن پذیرش اصل به قدرت رسیدن اسلامگرایان، بنا بر این گذاشته شد که با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی رویگردانی مردم از احزاب تازه به قدرت رسیده بی تجربه حتمی خواهد بود. اما قویترین ضربه، در مصر به پیکره غرب وارد شد آنجا که بعد از مخاطرات بسیار اصل سیستم دموکراسی غربی به چالش کشیده شد. بعد از عملی شدن صدها نقشه رسانهای از جمله تخریب چهره اسلام با بزرگ جلوه دادن اقلیت سلفی وابسته به عربستان و اسلام انحرافی که مسیحیان را کشتار میکند و زنان را محروم از حقوق اولیه اجتماعی میداند باز هم آنچه از صندوقهای رای بیرون آمد اسلامی نزدیک به شق نبوی و علوی به نام اخوانالمسلمین بود. پس تلاشهای بعدی موتور تخریب رسانهای غرب به سمت خاستگاه اسلام اصیل مجددا چرخید. بیبیسی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.
منطق حکم میکرد به محض شیوع چنین خبر کذبی، رسانه دولت مدیریت امور را به دست گرفته و ضمن بررسی اصالت و صحت خبر کذایی پدافند رسانهای را آغاز کند. در مقابل با خالی ماندن عرصه از مبارز رسانهای خبرگزاری فارس اقدام به بررسی موضوع کرده و ضمن انتشار مصاحبهای مفصل با منتخب مردم مصر پرده از پروژه کثیف بیبیسی و اذناب وابسته دجال از جمله العربیه برداشت. مشخص است که طبق روند ترسیم شده؛ العربیه باید ابتدا مصاحبه محمد مرسی با رسانه معتبر و مشهور ایرانی را دروغ بخواند و تیم مدیریت رسانه غرب نیز از دیوار بلند حاشا صعود کنند، دیواری که سقوط از آن حتمی است اما در کشاکش بررسی موضوع توسط مخاطبین فرصت مناسبی برای عملی کردن نقشههای بعدی و تهیه تحلیلهای مناسب فراهم خواهد شد.
حال سوال این است که نقش رسانه دولتی ایران، ایرنا در این فضای جدی جنگی کجاست؟ حمایت از دشمن و زیر سوال بردن آفند موثر و سهمگین رسانه خودی و همراهی با رسانههای دشمنان قسم خورده و تابلودار منطقهای مثل عربستان و کویت؟! جالب اینجاست که پیش از این هم رسانه دولت به علت مدیریت ضعیف و غیرعلمی خود به دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیسجمهور نیز خسارتهای فراوانی وارد کرده است. کاهش محبوبیت احمدینژاد در داخل و توجیه ضعفهای مشهور بعضی متخلفان حاضر در تیم رسانهای دولت و سایر جایگاههای حساس مدیریتی از آن جمله است. بعد از همه گیر شدن جمله «ما ایران را دوست داریم اما روزنامه ایران را نه!» اکنون ظاهرا نوبت به اپیدمی تنفر از ایرنا رسیده است!
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
ساز ناکوک اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری

آیا زمانهی دوم خردادی دیگر فرا رسیده است؟ این سؤال وقتی پدید میآید که تیتر «بازگشت به دوم خرداد» همراه با تصویر یکی از کاندیداهای احتمالی بر صفحهی نخست یک رسانهی مطرح اصلاحطلب، نقش میبندد.
واقعیت این است که آنها سودای بازگشت به قدرت کردهاند، قدرت از دست رفته، سالهاست نه به پاستور راهی دارند و نه روزگار خوش سابق در پارلمان، این اما تمام ماجرا نیست و روزگار ناخوش آنها تنها به نبودشان در پاستور و غربتشان در بهارستان خلاصه نمیشود.
دور دهم انتخابات ریاست جمهوری که فرا رسیده بود، چنان کردند که امروز بخشی از آنان دوران محکومیت را سپری میکنند و بعضی دیگر از بزرگانشان زاویهای انتخاب کرده و گوشهنشینی را برگزیدهاند، اندکی از آنان نیز اگر چه ماندند اما سکوت را بر هر چیز دیگری ارجح دانستند. هر چه بود اصلاحطلبانی که در برههای از زمان جزیی از ساختار قدرت در سپهر سیاسی ایران تعریف میشدند، هماکنون ارتباطشان با بخشهای گوناگون ساختارهای قدرت یا شکننده و ضعیف است یا به کل منقطع.
اما داستان بازگشت چیست؟ این مهمترین سؤال برای تحلیلگران و رصدگران مسائل سیاسی است. شاید حتی مهمتر از این سؤال که کاندیدا و کاندیداهایشان کیستند؟
«چرایی بازگشت» و «چگونگی بازگشت» باید به این دو پرسش پرداخت و برای رسیدن به پاسخ به بررسی شرایط کنونی آنان همت گماشت؛ امری که آنان باب میلشان نیست و بر آنند تا بیشتر از آینده برای همه سخن بگویند نه آنچه امروز بر آنها میگذرد.
چرایی و چگونگی بازگشت
گروههای مختلف آنها امروز هر یک به گونهای متفاوت میاندیشند. بسیاری از نیروهای سیاسی متفرق شده و برخی حتی شوق نشستن بر سر یک میز با رفقای دیروز را ندارند. حاصل جمع همهی اینها بیشک به یک درمان احتیاج دارد؛ سامان مجدد و این بیتردید میتواند مهمترین دلیل تلاش برای بازگشتشان به قدرت باشد. به دیگر سخن اینکه تصمیمسازان آنان نیک میدانند چنین رقابت بزرگی که طعم سودای بازگشت به قدرت از دست رفته را دارد، بهترین بهانه برای آوردن و نشاندن رفقای دیروز در گعدههای سیاسی است.
آنچه تئوریسینهای آنان علاقه دارند تصویر امروز اصلاحطلبان باشد، تلاش برای یافتن نامزد مناسب از میان کاندیداهای مطرحشان است. این چنین وانمود میکنند که در مرحلهی رسیدن به اجماع بر سر کاندیدای واحد هستند.
آیا آنها به واقع در چنین مرحلهای قرار دارند؟ واقعیت این است که اصلاحطلبان آگاهانه از پاسخ به این سؤالها میگریزند. حاکمیت چه نظری دربارهی بازگشت این جریان دارد؟ آیا جواز حضورشان صادر شده که به انتخاب کاندیدا میپردازند؟
اما این همهی ماجرا نیست!
اما این همهی ماجرا نیست! به نظر میرسد تصمیمسازان این جریان برای تحقق غیر از این (عدم موافقت با حضور و معرفی کاندیدای اصلاحطلب یا مناسب نبودن شرایط برای چنین رویدادی) نیز خود را آماده میکنند. رفتارشناسی این طیف دو گزینه را پیش روی تحلیلگران قرار میدهد: «تحریم یا مشارکت فعال بدون حضور کاندیدا»
بر مبنای چنین رفتارشناسی است که میتوان گفت بخشی از این جریان که طیف رادیکالشان را در بر میگیرد، بار دیگر بر شیپور تحریم خواهند دمید و از ضرورت عدم حضور در انتخابات خواهند گفت؛ اینها اما تمام اصلاحطلبان نیستند. چراکه بخشهای بزرگتری از این جریان، از «سیدمحمد خاتمی» (مجمع روحانیون مبارز) تا کارگزاران سازندگی (طیف متمایل به هاشمی رفسنجانی) برآنند تا هر طور شده این صحنه، فارغ از نیروها و فعالیتهای اصلاحطلبان نباشد.
پس چه خواهند کرد؟
واضح است که انتخابات 84، بسیاری از مرزهای پیشین سیاسی را بر هم ریخته است. بخشهایی از اصولگرایان و اصلاحطلبان که رقبای دیرینه بودند، هماکنون در برخی نقاط که البته اکثر آنها به دولت محمود احمدینژاد میرسد، بعضاً نزدیکی عقیده پیدا کردهاند. اما آیا این بخشها در رقابتی به بزرگی انتخابات ریاستجمهوری به وحدت نظر خواهند رسید؟
این همان نسخهای است که تصمیمسازان اصلاحطلب برای روز مبادا نگه داشتهاند. گمانهای که نگارندهی این سطور به عنوان فرضیهی «یار قرضی» از آن یاد میکند. شفافتر سخن بگوییم؛ اصلاحطلبان چرا و چگونه میخواهند به یک کارت مشترک با اصولگرایان برسند؟
این جریان نیک میداند که اگر کاندیدا نداشته باشد و البته در ادامه از تحریم هم سخن بگوید، شاید تبدیل شود به چیزی شبیه نهضت آزادی و مانند آنها در ساختار سیاسی ایران؛ پس راه چاره، حمایت از یک کاندیدای اصولگراست. بر این اساس اگر چنین شود، آنان از میان افرادی از اصولگرایان که سودای رسیدن به صندلی برجای مانده از محمود احمدینژاد در پاستور را دارند، فردی که بیشترین اشتراک نظر با آنان را داشته باشد و البته حاضر باشد سهم آنان را نیز در قبال حمایتشان پرداخت کند، برخواهند گزید. اما آنان تا چه حد برای استفاده از «یار قرضی» جدّی هستند و تا چه اندازه به آن باور دارند؟ اساساً چه دلیلی دارد به این نسخه عمل کنند؟
واضح است که این اتفاق بهترین گزینه و راهکار در صورت نداشتن کاندیدا خواهد بود. رفتارشناسی اصلاحطلبان به تحلیلگران میگوید، آنان در انتخابات مجلس نهم حتی با اینکه به صورت سازماندهی شده نامزدی برای حضور در عرصهی انتخابات نداشتند اما ترجیح دادند وارد فاز تحریم نشده و اندک ارتباط باقی مانده و موجود با حاکمیت و ساختارهای قدرت رسمی کشور را حفظ کنند. چنین شد که آنان به گفتهی سیدمحمد خاتمی، استراتژی «نه تحریم، نه مشارکت» را برگزیدند.
دولت «وحدت ملی» برای عدم وحدت اصولگرایان؟
اما هماکنون آیا این مسئله - یعنی اندیشیدن بر سر رسیدن به یک کاندیدای مشترک - رویدادی قریب است؟ پاسخ این است: «یار قرضی» یادآور تلاش شیخ «علیاکبر ناطق نوری» و «اکبر هاشمی رفسنجانی» و برخی دیگر از اصولگرایان در دولت اول محمود احمدینژاد است برای پروژهای که از آن به عنوان دولت «وحدت ملی» یاد میشد. ماجرایی که در آن برهه به دلیل همراه نشدن اصلاحطلبان، رنگی از واقعیت به خود نگرفت. هماکنون اما شرایط متفاوتی بر سپهر سیاسی ایران حاکم است. این بار اصلاحطلبان شاید بر آن شوند که به چیزی شبیه دولت وحدت ملی فکر کنند. البته آنان از این راه فقط به سامان مجدد خود نمیاندیشند بلکه یک هدف مهمتر نیز در پیش دارند؛ برهم ریختن سامان اصولگرایان.
نیازی به کتمان نیست. امروز اصولگرایان در اوج قدرت، با برخی اختلافنظرها (در عین حفظ و اعتقاد به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی) مواجهاند. تصمیمسازان اصلاحطلبان به تعمیق این اختلافنظرها میاندیشند و شاید به اینکه کاتالیزوری شوند برای این تعمیق. شاید باورشان این است که حمایتشان از یک کاندیدا به افتراق بخشهایی از اصولگرایان منجر شود. این البته تمام ماجرا نیست. آنان برآنند چنانچه نامزد مورد حمایتشان توفیق یافته و راهی پاستور شود، با نشاندن وزرایی از جنس اصلاحطلب بر کرسیهای هیئت دولت که سهمشان از حمایت دوران انتخابات است، چنان کنند که قابل تصور است. اما آیا در هر دو صورت یعنی معرفی کاندیدای مستقل یا مشترک، این جریان، شانسی برای پیروزی دارد؟
فرضیههایی برای شکست!
اصلاحطلبان اگر حتی بتوانند نسبت به معرفی کاندیدا اقدام کنند، آن قدر در میانشان چند دستگی وجود دارد تا به یک کاندیدای واحد نرسند. آنها برآنند تا خود را طرف بازی نشان دهند، حال آن که این جریان در صورت حضور در رقابت، فقط جزیی از بازی خواهد بود نه طرف بازی. به دیگر سخن اینکه آنان نمیتوانند به دلایل مختلف، انتخابات را تبدیل به رقابت دوقطبی کنند تا باز حال و هوای دوم خردادی دیگر بر سپهر سیاسی ایران حکم فرما شود؛ پس انتخاب میان این و آن یعنی یک اصلاحطلب و یک اصولگرا نخواهد بود و وقتی چنین شود، سبد این جریان آن قدر رأی نخواهد داشت که قدرت از دست رفته را بازیابند.
اما استفاده از یار قرضی میتواند رهایی بخش آنان از این بحران باشد؟ به نظر میرسد هیچ کاندیدایی که تابلوی اصولگرایی داشته باشد، حاضر نیست این صفت را یدک بکشد که اهالی فتنه یا لااقل کسانی که قرابتی دارند با اهالی فتنه، پشت سر او قرار گیرند. اصولگرایان ترجیح میدهند همچنان پرچم دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را در دست داشته باشند و این خصیصهی هر نامزد احتمالی اصولگرا خواهد بود. چراکه عقل و سیاست نیز چنین حکم میکند. اصولگرایان میدانند، اصلاحطلبان امروز، اصلاحطلبان پیش از انتخابات 88 نیستند.
اینجا اما یک نکتهی مهم، مغفول مانده است؛ نسبت اصلاحطلبان و جریان انحرافی در انتخابات چگونه خواهد بود؟ اصلاحطلبان به خوبی به زاویهی «جریان انحرافی» با بخشهای بزرگی از اصولگرایان واقفاند. رسانههای آنان این روزها مملو از مصاحبههایشان با اعضای این جریان است. شفافتر بگوییم؛ نسخه پیچان اصلاحطلب، «جریان انحرافی» را ذخیرهی شب انتخابات خود میدانند. شرح و بسط اینکه آنان چه خواهند کرد، فرصتی و مجالی دیگر میطلبد.(*)
*مصطفی صادقی؛ کارشناس مسایل سیاسی
هامون به نقل از برهان:
دوئل بی بی سی و خبرگزاری فارس /سند
بی بی سی فارسی BBC Persian سه شنبه 6تیر (June 26) گزارش داد: «انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از "خبرگزاری فارس"که سرنوشتی جز تکذیب نمییابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر میشوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
شبکه دولتی انگلیس افزود: «دیروز (دوشنبه) خبرگزاری فارس، گفتگویی اختصاصی با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر روی خروجی خود قرار داد که بلافاصله در سراسر جهان نقل شد و بازتاب گسترده ای پیدا کرد، اما در فاصله کوتاهی، سخنگوی آقای مرسی به دفتر بی بی سی در قاهره گفت: چنین گفتگویی اصلاً صورت نگرفته است.»
دلایل بی بی سی برای این ادعای خود چیست؟
بی بی سی اظهار داشت: «این "گفت و گو" حتی پیش از آنکه تکذیب شود، شک و تردید آفریده بود؛ نخست اینکه اساساً محمد مرسی در روزهای اخیر از هر مصاحبه ای، حتی با رسانه های معتبر و مهم داخل و خارج مصر پرهیز کرده بود و غیرطبیعی مینمود که او، آن گونه که خبرگزاری "فارس" اعلام کرده، درست چند ساعت پیش از آنکه نامش به عنوان رئیس جمهور اعلام شود و در شرایطی که حساسترین و پر فشارترین ساعتها را میگذراند، نخستین گفتگویی را که قرار بود پس از اعلام ریاست جمهوریاش منتشر شود نصیب رسانه ای کرده باشد که در مصر گمنام و ناآشناست. مهمتر از آن، محتوای "گفتگو" بود که با اظهارات و موضعگیری های اعلام شده و رسمی محمد مرسی در تعارض قرار داشت.»
بی بی سی با اشاره به مصاحبه سه شنبه گذشته، یاسر علی، سخنگوی محمد مرسی با خبرگزاری رویترز از قول وی بیان داشت: «نخستین کشوری که محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور از آن دیدار رسمی خواهد کرد، عربستان سعودی است اما در گفتگوی خبرگزاری فارس با محمد مرسی، این خبر تکذیب شده، یعنی در حقیقت آقای مرسی اعتبار سخنگوی خود را زیر سؤال برده، آن هم در حالی که یک هفته از انتشار سخنان سخنگویش میگذرد و کسی این سخنان را تکذیب نکرده بود.»
این ادعای بی بی سی در حالی مطرح میشود که خبرگزاری فارس، فیلم خبر مصاحبه فارس با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر، (که از تلویزیون دولتی الحیات مصر پخش شده است) را به روی خبرگزاری خود گذاشت تا ادعای کذب بی بی سی را به اثبات رساند.
حال باید از بی بی سی پرسید اتهامی را که به خبرگزاری فارس نسبت دادهاید متوجه این شبکه است، که بارها و بارها اقدام به انتشار اخبار کذب در مورد وقایع داخلی ایران و کشورهای منطقه نموده ، بگونه ای که دولت عراق نیز فعالیت این شبکه را در این کشور ممنوع اعلام کرد.
هامون به نقل از جام نیوز:
دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن میکنند

مقدس آیتالله آملی لاریجانی در مراسم دیدار مسئولان و کارکنان قوه قضائیه با مقام معظم رهبری اظهار داشت: در یک نگاه کلی میتوان گفت با همکاری مسئولان قوه و قضات و کارمندان گامهایی در جهت ارتقا دستگاه قضایی برداشته شده اما این بدان معنا نیست که از کاستیها غفلت داشته باشیم.
وی ادامه داد: مسئولیتها و انتظارات از دستگاه قضایی بسیار سنگین و رسیدگی به این امور مستلزم زیر ساخت مناسب است که مهمترین آنها وجود منابع انسانی کارآمد مخصوصا قضات است که تحقق آن به آسانی میسر نمیشود.
وی با اشاره به دیدار سال قبل مسئولان قوه قضائیه با رهبر گرانقدر انقلاب و فرمایش ایشان مبنی بر اینکه دو عامل قدرت و اقتدار و اعتماد عمومی در موفقیت دستگاه قضایی نقش مهمی دارند گفت: با توجه به این دو عامل مهم طی سال گذشته اقداماتی انجام شد.
لاریجانی با بیان اینکه یکی از این اقدامات در زمینه توسعه و بازسازی منابع انسانی بود گفت: بسیاری از نیروهایی که در ابتدای انقلاب وارد قوه قضائیه شدند در حال بازنشستگی هستند که با افزایش شهرها و توسعه جمعیت متأسفانه این امور در سالهای دور پیشبینی و برای آن سرمایهگذاری نشده است.
آملی لاریجانی با بیان اینکه بخش عمدهای از کاستیها به عدم پیشبینی در گذشته برمیگردد گفت: در کشورهای پیشرفته اروپایی میانگین تناسب قضات و جمعیت در ازای هر 100 هزار نفر 19 قاضی است در حالیکه در ایران با احتساب 7 هزار و 500 قاضی در مقابل 75 میلیون نفر جمعیت حدود 10 نفر نسبت به یکصد هزار نفر است و این امر نشان دهنده بار سنگین روی دوش قضات است که کیفیت کار را با کاستی روبرو میکند.
وی ادامه داد: با اصلاح آییننامهها، اعطای تسهیلات و جذب قضات در سال 90 از میان 15 هزار داوطلب یک هزار و 331 نفر جذب دستگاه قضایی شدند. همچنین از میان کارآموزان 187 نفر فارغالتحصیل شده و 710 نفر نیز مشغول تحصیل هستند.
آملی لاریجانی گفت: با انجام فراخوان شهریور ماه امسال و طرح نخبهگزینی امیدواریم مشکل کمبود قاضی در دستگاه قضایی تا حد امکان برطرف شود.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه استفاده از فناوری نوین در دستگاه قضایی یک ضرورت است خاطرنشان کرد: با همت مرکز آمار قوه قضائیه استفاده از فناوریهای نوین توسعه بسیار یافته است و بیش از 98 درصد تشکیلات دادگستری کشور به سیستم CMS متصل شده است و این سیستم امکان ارزشمندی برای تحصیل آمار مورد نیاز فراهم میکند و مسئولان نظارتی نیز میتوانند بصورت آنلاین آرای صادره در محاکم را مورد ارزیابی قرار دهند.
وی ادامه داد: در این طرح که به صورت آزمایشی در تهران آغاز میشود بسیاری از مراجعات، تعیین وقت رسیدگی، پیگیریها و ابلاغها از طریق اینترنت انجام میشود و امیدواریم با ساز و کارهای جدید در آینده نزدیک تسهیلات خوبی برای ارائه به مردم فراهم شود.
رئیس دستگاه قضایی گفت: حدود 20 خدمت قابل توجه دیگر در مرکز آمار قوه قضائیه برای ارائه به مردم عرضه میشود.
آملی لاریجانی با اشاره به اهمیت امر نظارت و تأثیرگذاری آن بر سلامت امر قضا اظهار داشت: در طول سه سال گذشته نظارتها توسعه یافته است و با نوعی نگرش جدید دیوان عالی کشور وظیفه نظارت بر محاکم را از طریق نظارت مستمر باید محقق کند قضات در قالب هیئتهای مختلف به استانها میروند و به بررسی محاکم میپردازند هر چند با وجود محدودیتها این نظارتها از نظر کمی زیاد نبود.
آملی لاریجانی با اشاره به بازرسیهای انجام شده توسط دادسرای انتظامی قضات از 11 استان کشور خاطرنشان کرد: 100 مورد نظارت نیز توسط رئیس قوه قضائیه انجام شده و با تشکیل شورای عالی نظارت شدت خواهد گرفت.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از ضرورتها، ایجاد جایگاهی برای مطالعات راهبردی و پیگیری سیاستهای مدون است گفت: برای انجام این کار اخیرا اقدام به تشکیل معاونت راهبردی شده است.
وی ادامه داد: تنظیم و تصویب اصول در قوه قضائیه وقتی به کمال میرسد که بر اساس برنامه جامع حرکت کند. با استفاده از اقدامات قبلی و توسعه آنها برنامه پنجم توسعه قوه قضائیه مراحل خود را به پایان رسانده و آماده اجراست که مهمترین برنامهها پایهگذاری سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب و اسناد بالا دستی است.
آملی لاریجانی یکی از مهمترین اقدامات انجام شده در سال 90 را برخورد قاطع با فساد در ابعاد مختلف ذکر کرد و گفت: در سال 90 شاهد محاکمه قاطع متهمان فساد اقتصادی، مبارزه با قاچاقچیان و همچنین سارقان مسلح بودیم و دستور اکید داده شده ضمن رسیدگی سریع به پروندهها حکم محکومان در اسرع وقت و در برخی موارد در ملاء عام اجرا شود تا عبرتی برای سایرین باشد.
وی با بیان اینکه در انجام این وظایف تردید نخواهیم داشت ادامه داد: اکنون در جرایم خاص مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه و شرارت با کاهش قابل توجهی روبرو هستیم به طوریکه ارتکاب جرایم خشن با کاهش قابل توجه 15 درصدی روبرو بود.
وی ادامه داد: نرخ رشد ورود به زندان از 20 درصد سال 89 به 3 درصد کاهش یافته و پروندههای جزایی سراسر کشور کاهشی بین 1.8 تا 10.8 داشته است.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از مشکلات عمده موضوع زندانیان است، گفت: فرصت برای تشریح این مشکلات نیست اما اصلاح امور مرتبط با آن را در سر لوحه اقدامات و برنامهها قرار داده و توانستیم در حل آنها گام برداریم تا بخش عمده اشکالات اساسی را برطرف سازیم و با توسعه و بهینهسازی زندانها فضای تربیتی و اصلاحی فراهم شود.
وی یکی دیگر از اقدامات دستگاه قضایی را پیشگیری از وقوع جرم از جمله جرایم انتخاباتی ذکر کرد و گفت: در سال 89 معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم شروع به کار کرد و در سال 90 با تشکیل کارگاههای علمی - کاربردی مدیریت و کنترل وقوع جرم در 7 منطقه کشور اقدامات مناسبی انجام شد همچنین با تشکیل کمیته پیشگیری از جرایم انتخاباتی شاهد موفقیت در ایجاد محیط امن و کاهش جرایم انتخاباتی بودیم.
آملی لاریجانی ادامه داد: مقوله حقوق بشر به لحاظ مختلف از مقولات بحث برانگیز است و دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان میشوند در حالیکه خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را انجام داده و با سرکوب مردم مسلمان در کشورهای مختلف آنها را از ابتداییترین حقوق خود باز میدارند و در مقابل ایران را متهم به نقض حقوق بشر میکنند.
وی افزود: ستاد حقوق بشر با تمام امکانات در عرصه مقابله با این هجمهها حضور یافته و به دفاع از مواضع نظام پرداخته و همچنین با حضور در مجامع بینالمللی نسبت به این توطئهها پاسخ میدهند جمهوری اسلامی نشان داده در جهادی گسترده به هیچ وجه از مواضع حق خود کوتاه نمیآید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
دولت، مجلس و قوه قضاییه با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس، مسئولان عالی و قضات قوه قضاییه، ارتقاء دستگاه قضایی بمنظور تحقق عدالت قضایی در جامعه را مهمترین هدف برشمردند و ضمن تبیین برخی نکات مهم برای رسیدن به این هدف، همکاری همه دستگاهها بویژه قوای سه گانه را در شرایط کنونی فریضه و لازم دانستند و تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در جبهه واحد دفاع از اسلام، ملت ایران و استقلال و هویت کشور در مقابل تلاش همه جانبه قدرتهای استکباری، قرار دارند و باید با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند.
در این دیدار که در تالار اماکن متبرکه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و در سالروز شهادت آیت الله بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب اسلامی در هفتم تیر سال 1360، برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامی ضمن تجلیل از شهید بهشتی و شهدای هفتم تیر، ارتقای قوه قضاییه و تحقق عدالت قضایی مورد نظر نظام اسلامی را زمینه ساز حل شدن بسیاری از مشکلات و برچیده شدن مفاسد دانستند و افزودند: با توجه به ظرفیت های موجود در کشور، قطعاً می توان با تلاش و ابتکار و بکارگیری ظرفیت ها، به هدف بزرگ ارتقای دستگاه قضایی رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای، در تشریح زیر ساخت های مورد نیاز برای ارتقای قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: تدوین برنامه ای جامع، کامل، دقیق و همه جانبه، یکی از اساسی ترین کارها برای ارتقای این قوه است.
ایشان تأکید کردند: تدوین برنامه جامع، کار بسیار مهمی است اما مهمتر از آن، اجرایی و عملیاتی شدن این برنامه جامع و حرکت شتابنده برای اجرا آن است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: منظور از حرکت شتابنده، شتاب زدگی در حرکت نیست، بنابراین باید با حوصله و دقت اما بدون تأخیر، این کار انجام شود.
رهبر انقلاب اسلامی، اتقان احکام قضایی را یکی دیگر از پیش نیازهای ارتقای قوه قضاییه برشمردند و خاطرنشان کردند: احکام قضایی باید از آنچنان استحکام محتوایی برخوردار باشند که اگر در معرض نظر متخصصان امور فقهی و حقوقی قرار گیرند، قاضی صادر کننده آن، هیچ دغدغه ای نداشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تصمیم برای اتقان احکام دادگاهها باید در قوه قضاییه فراگیر شود زیرا نقض مکرر احکام دادگاههای بدوی نشان دهنده نقض محتوایی و شکلی احکام است.
ایشان همچنین با تأکید بر لزوم کاهش توسل به زندان در مجازاتها، به عنوان یک سیاست جاری در قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: باید تا آنجا که ممکن است، مجازات زندان به حداقل برسد زیرا زندان یک پدیده نامطلوب است و تبعات گسترده ای برای زندانیان، خانواده های آنان و حتی محیط کار افراد دارد.
رهبر انقلاب اسلامی حفظ آبروی افراد را یکی از مسائل بسیار حساس و مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: بخش قابل توجهی از این موضوع، متأسفانه به فضاسازی ها و شایعه سازیهای برخی مطبوعات و پایگاههای رایانه ای مربوط می شود اما قوه قضاییه نباید به هیچ وجه تحت تأثیر این جوسازیها قرار گیرد.
ایشان کادرسازی برای مناصب مدیریتی و مسئولیتهای ارشد قوه قضاییه را از دیگر لوازم ارتقای دستگاه قضایی برشمردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود همکاری قوای سه گانه را یکی از نیازهای کنونی کشور دانستند و افزودند: امروز قدرتهای زورگوی دنیا، تمام توان خود را متمرکز کرده اند تا شاید بتوانند به نظام جمهوری اسلامی و حرکت عظیم آن که الهام بخش دنیای اسلام است، خدشه ای وارد کنند.
ایشان بیداری کنونی در دنیای اسلام و شوق روزافزون توده های مردم به آرمانهای اسلامی را نتیجه حرکت پیش رونده جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی دنیای اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: هر موفقیت و یا پیشرفت علمی نظام اسلامی، حرکت های عظیم اجتماعی مردم همچون انتخابات پرشور و همچنین ایستادگی و مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل زورگویی های استکبار، هر کدام، مشوقی برای ملتها بمنظور پیگیری استقلال بر پایه اسلام است و بر همین اساس قدرتهای زورگو تمام توان خود را بر ملت ایران متمرکز کرده اند تا شاید این کانون اصلی را از رونق بیاندازند.
رهبر انقلاب اسلامی جنجالهای مختلف بر ضد نظام اسلامی بویژه در زمینه حقوق بشر و انرژی هسته ای را در همین چارچوب ارزیابی و تأکید کردند: این قدرتهای زورگو که به دروغ نام خود را جامعه جهانی می گذارند، تلاش دارند جمهوری اسلامی ایران را از پشتوانه مردمی خود محروم کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح این توطئه افزودند: هدف اصلی قدرتهای استکباری از اعمال تحریم ها، مردم ایران هستند تا فشارها باعث شود که مردم به ستوه بیایند و از نظام اسلامی جدا شوند اما به فضل الهی در این توطئه نیز شکست خواهند خورد زیرا آنها مردم و مسئولان ما را همچنان نشناخته اند.
ایشان تأکید کردند: این خدعه دشمن، برای مردم بخوبی شناخته شده است و به همین دلیل مردم در عرصه های مختلف حضور پرشورتری دارند و مسئولان نیز حقاً و انصافاً تمام تلاش خود را بکار گرفته اند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش همه جانبه امریکا برای محاصره جمهوری اسلامی ایران، افزودند: آنها خودشان امروز در محاصره مشکلات جدی و غیرقابل حل هستند در حالیکه ایران به لطف خداوند، همه امکانات مورد نیاز را در اختیار دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای، امکانات و ثروت داخلی، مردم خوب، وجود منابع انسانی و نداشتن بدهکاری جهانی را از نقاط قوت ایران برشمردند و افزودند: در شرایط کنونی، دشمن با همه توان وارد میدان شده تا دسترسی جمهوری اسلامی به این منابع و نقاط قوت را کاهش دهد اما از طرف دیگر مسئولان هم تمام توان خود را بکار گرفته اند تا این توطئه خنثی شود.
ایشان تأکید کردند: در چنین شرایطی، همکاری همه دستگاهها و قوای سه گانه لازم، فریضه و قطعی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: هرگونه واگرایی نیروها و قوای سه گانه از یکدیگر، به ضرر کشور است، بنابراین همه باید با یکدیگر همکاری کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در یک جبهه و آنهم جبهه دفاع از اسلام، ملت شریف ایران و استقلال و هویت کشور قرار دارند و بر همین اساس، کمک به یکدیگر باید اصل قرار گیرد و برخی بگومگوها و خدشه ها در کار یکدیگر، حذف شوند .
ایشان خاطرنشان کردند: اگر هر یک از طرفها بخواهد دائماً به کار طرف دیگر بپردازد، مشکل حل نخواهد شد، بنابراین هر یک از قوا از جمله قوه قضاییه باید وظیفه خود را بطور کامل انجام دهند و با قوای دیگر همکاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر بر تخلف ناپذیر بودن وعده الهی مبنی بر یاری تلاش کنندگان در راه حق، تأکید کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین از تلاشهای رئیس قوه قضاییه و مسئولان، قضات و کارکنان دستگاه قضایی تشکر و قدردانی کردند.
در ابتدای این دیدار آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در گزارشی از عملکرد سه ساله دستگاه قضایی، ضمن اشاره به دو عامل مهم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب از جمله حفظ «اقتدار قوه قضاییه» و «اعتماد عمومی جامعه» مجموعه ای از اقدامات دستگاه قضایی را برای رسیدن به این اهداف تشریح کرد.
رئیس دستگاه قضا توسعه و بازسازی، بهره گیری از فناوری های نوین، توجه ویژه به موضوع نظارت، راه اندازی معاونت مطالعات راهبردی، تدوین برنامه جامع، برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی و مقابله بی امان با قاچاقچیان و برهم زنندگان امنیت اجتماعی، ساماندهی مسائل مرتبط با ثبت اسناد و املاک در کشور، توجه ویژه به موضوع پیشگیری از جرائم و حضور فعال در مجامع بین المللی برای مقابله با هجمه ی غرب درخصوص حقوق بشر را از جمله اقدامات دستگاه قضا برشمرد.
کلیپی برای عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی

شبکه اجتماعی افسران در کلیپی، به بررسی عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی به ریاست جمهوری مصر پرداخته است.
برای مشاهده این کلیپ می توانید به اینجا(+) مراجعه کنید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
چند سکانس از یک ترور

با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد. علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) هم طرح فونیکس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی کرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید.
نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در کنار پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین کینهتوز را که وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند.
حضرت امام رحمهالله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
استدلالهای آیتالله خامنهای در مورد خیانتهای بنیصدر به گونهای بود که در جلسهی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییسجمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیتالله خامنهای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلیها را از میزان خیانتهای بنیصدر در طول مدت 16 ماههی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنیهای زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنیصدر برای آیتالله خامنهای به بار آورد.
2
محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آمادهباش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یکدفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاضبخش و چند نفر دیگر از پزشکهای مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»
بیرون از مسجد، آیتالله خامنهای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش میآمدند شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تکان میخوردند؛ خیلی کم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیکیها در خیابان قزوین بردند اما کاری از دست کسی بر نمیآمد و باید ایشان را به جای دیگر میبردند.
در این بین پرستاری که فهمید ایشان آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یک کپسول اکسیژن همراهشان ببرند اما انگار کسی صدای او را نشنید برای همین هم کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایههای کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت.
به لطف خدا، وضعیت آیتالله خامنهای با تلاش پزشکان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق 37 واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دکترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یکبار همان انفجار بمب بود، یکبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یکبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟
3
ترورها کور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فکر کردند که با ترور رهبران حل میشود. بعداً دیدند لایههای دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نکردند، بلکه به لایههای بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممکن نبود؛ برای این که ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود که یک خلأ قدرتی در کشور ایجاد شود و نیروهای سازمانیافتهی ترورکننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا اینها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت.
این اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشهی بنیصدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات کلامی پیش رود، شاید سالها طول میکشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یکشبه و یکروزه فساد خود را آشکار ساخت. ترور آیتالله خامنهای اولین بارقههای خود را بر هواداران مردمسالاری دینی تابید. مردم به این فکر فرو رفتند که اگر رقیب حرف حساب دارد که نیازی به کشتار ندارد.
4
«ما منتظر بودیم که آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست که من احوال را که پرسیدم، ایشان گفتند که الحمدلله از خطر گذشته است. یک جملهای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند که در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم که این بمب به کجا اصابت کرده است و طرفهای مثلاً گلو و اینجاها چطور است؟ آقای بهشتی هم که آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت که آقای مهاجری مطمئن باشید که ایشان میتوانند سخنرانی کنند.
چون ایشان خطیب جمعه بودند و خوشبیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد که آیا امام جمعه داریم یا نه؟»یک روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیتالله دکتر بهشتی که قاعدتاً آیتالله خامنهای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دستساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعهی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو کرد.
شهید آیتالله بهشتی از نخستین افرادی بود که برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیتالله خامنهای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت.امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش شد. دکتر میلانینیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
5
چهار روز بعد از حادثه که آیتالله خامنهای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبهای با یک گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمهالله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیامها و ابراز محبتهایشان تشکر کردند.بیتی که آیتالله خامنهای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمهالله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی
آقا در مصاحبهای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری میکنند در جبههها و پشت جبههها، این همه دارند جانهای عزیز و نفیسشان را در راه خدا میدهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آنچه که شرمنده هستیم، شرمنده نکنند.»
6
خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند.
گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند.آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟
دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دکتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت.
منبع:پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
نارضایتی رهبری از برخی انتخاب ها
آمریکا به منافقین هشدار داد!!


ملتها با مقاومت در برابر سلطه گران سرنوشت خویش را رقم بزنند
پیام هستهای خانواده شهیدروشن به جلیلی
هامون به نقل از بولتن نیوز:
پدر شهید احمدی روشن در این پیام ویدئویی می گوید: آقای جلیلی ما از حقمان کوتاه نمی آئیم. از حقی که برای ملت ایران است کوتاه نخواهیم امد. هر چه هم شد باید بایستیم. بالاتر از سیاهی رنگی نخواهد بود.ماجنگ کردیم.تحریم شدیم. همه این مسائل را پشت سر گذاشته ایم.توقع ما این است که از حق همه ملت ایران که در این راه سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند دفاع کنید.می دانم که مرعوب آنها نخواهی شد. چون مسلمان هستی .چون شیعه و حزب اللهی و مورد قبول رهبر انقلاب هستی."در این پیام ویدئویی همچنان مادر شهید مصطفی احمدی روشن نیز می گوید:" آقای جلیلی خسته نباشی.عید مبعث را هم به شما تبریک می گویم.از شما می خواهم همانطور که نماینده رهبرانقلاب هستید نمایند ما و نماینده علی (فرزند شهید مصطفی احمدی روشن) هم باشید. انشاالله روزی با دست پر می گردید. انشالله روزی خواهد رسید که با اعلام خبر موفقیت تان نشان می دهید که از خون پدر علی دفاع کرده اید.
اسرائيل: بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب 1979 ايران است
معاون وزير خارجه رژيم صهيونيستي گفت: ما بر اين باوريم كه بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب ايران در سال 1979 است.
هامون به نقل از کیهان:
داني ايالون در مصاحبه با يك روزنامه ايتاليايي تصريح كرد: در آن انقلاب نيز افراط گرايان اسلامي روي كار آمدند.
وي همچنين به «ايل خوليو» گفته است: اسرائيل در محاصره اسلامگرايان و بمب اتمي ايران [؟!] قرار گرفته است. بي ثباتي در خاورميانه به دليل گسترش هرچه بيشتر اسلام گرايي افراطي در كشورهاي عربي و صدور انقلاب ايران در جريان است و ناتواني غرب كه درگير بحران اقتصادي است، كمكي به حل مشكلات نمي كند.
ايالون مي گويد: اگر ايران حس كند كه جامعه جهاني به صورت منسجم و سرسختانه عليه برنامه اتمي اين كشور موضع گرفته، شايد از طرح دستيابي به بمب اتمي منصرف شود. آنها متعصب و تندرو هستند اما براي بقاي رژيم اسلامي عاقلانه رفتار مي كنند. با اين حال به نظر نمي رسد كه تحريم هاي بين المللي تاثير چنداني بر برنامه هسته اي ايران گذاشته باشد و به گفته نتانياهو فعاليت هاي غني سازي اورانيوم در ايران حتي يك ميلي متر عقب نشيني نكرده است.
در همين حال شيمون پرز رئيس رژيم اشغالگر صهيونيست ادعا كرد: حكومت ايران به تهديدي براي صلح جهاني تبديل شده است. آنها به جهان گشايي و امپراتوري در خاورميانه چشم دوخته اند و ترس و وحشت را به سراسر جهان گسترش داده اند. آنها سعي مي كنند بمب اتمي بسازند و تاريكي را به جهاني سوق دهند كه آرزوي روشنايي دارد.
وي به هنگام دريافت مدال آزادي از اوباما گفته است: ايراني ها تنها دولتي هستند كه دنبال احياي امپراتوري و سلطه بر خاورميانه هستند.
گزافه گويي پرز در حالي است كه رژيم صهيونيستي اساسا بر مبناي توهمات امپرياليستي و با اشغال فلسطين شكل گرفت و مدعي سناريوي از نيل تا فرات و اسرائيل بزرگ(!) بود. اين رژيم همچنين براي 18 سال جنوب لبنان را به اشغال خود درآورده بود و غير از اشغال فلسطين، 6 جنگ را طي 64 سال گذشته راه انداخته است. آنها البته در دو جنگ اخير شكست سختي از حزب الله و حماس خوردند و تلافي اين شكست را عليه كشتي امدادرساني مرمره درآوردند.
برخي مقامات صهيونيستي، انقلاب ملت هاي مسلمان منطقه را زلزله 9ريشتري عليه ثبات خود توصيف كرده اند و فروپاشي رژيم مبارك در مصر را فروپاشي عقبه استراتژيك خود توصيف مي كنند. بدين ترتيب وحشت اصلي سران رژيم صهيونيستي همان است كه داني ايالون درباره تكرار انقلاب ايران در گستره خاورميانه گفته است و نه ادعاي توليد بمب اتمي در ايران.
نرم افزار پیامک خوان فارسی را از اینجا دانلود کنید
ناقضان حقوق بشر کودکان بحرینی باید محاکمه شوند

به نقل از رسانه های بحرینی، انجمن حقوق بشر بحرین اقدام مسئولان بحرینی در تداوم حمله هدفمند به کودکان را محکوم کرد و خواهان بازخواست افرادی شد که در پس پرده این جنایت ها هستند.
انجمن حقوق بشر بحرین در اشاره به موارد حمله به کودکان اعلام کرد: نیروهای امنیتی رژیم بحرین به سوی احمد ناصر النهام و پدرش گلوله ساچمه ای شلیک کرده اند که منجر به مجروح شدن شدید وی از ناحیه سینه و از دست دادن چشم چپ وی شده است.
انجمن حقوق بشر بحرین تاکید کرد: مقامات بحرینی به نقض حقوق بشر کودکان و استفاده وسیع از سلاح های ساچمه ای که استفاده از آن در سطح بین المللی ممنوع شده است، ادامه می دهد.
انجمن حقوق بشر بحرین از نهادهای حقوق بشر خواست تا به رژیم آل خلیفه برای متوقف کردن حمله به کودکان که با قتل عمد، بازداشت خودسرانه، شکنجه و محاکمه های ناعادلانه روبرو هستند، فشار وارد کند.
این انجمن خواهان ارجاع وزیر کشور به دادگاه برای بازخواست به خاطر دست داشتن در نقض حقوق بشر شد.
انجمن حقوق بشر بحرین افزود: دولت بحرین همچنان ماده 37 توافقنامه حقوق کودکان را نقض می کند. این توافقنامه تاکید می کنند که کشورها باید جلوگیری از هرگونه شکنجه یا بدرفتاری شدید، انسانی یا شغلی علیه کودکان را تضمین کنند.
این انجمن تصریح کرد: دولت بحرین به توافقنامه بین المللی حقوق کودکان بدون هرگونه ملاحظه ای پیوسته است اما این امر باعث نشده که دهها کودک را بازداشت نکند.
به گفته این انجمن، برخی از این کودکان محاکمه سیاسی شده اند که آخرین آنها علی حسن 11 ساله است که به اتهام شرکت در تظاهرات محاکمه شد.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
از ادعای مجمع روحانیون درباره مهندسی آرا تا واکنش محسن رضایی به نتیجه انتخابات

* محمد رجبپور فرزند شهید سروره برومند و برادر شهید فاطمه رجبپور که در پی راهپیمایی غیرقانونی 25 خرداد حامیان موسوی با سلاح گرم توسط اشرار به شهادت رسیدند در گفتگو با فارس گفت: "بنده خودم سالها سابقه فعالیت در نیروی مقاومت بسیج دارم و در جنگ هم حضور داشتم و خانواده ما هم در اکثر مسائل اعتقادی و مذهبی حضور دارند. اگر احیانا اشخاصی و یا گروهی به رای مردم دست پیدا نکردند راههای قانونی برای اعتراض وجود دارد و بهتر است که آنها از طریق قانون اقدام کنند." رجبپور در ادامه پیرامون این مساله که قرار است برای شهدای رجب پور از طرف میرحسین موسوی مراسمی گرفته شود، گفت: "ما خودمان اقدام کرده و مراسمهایی برگزار خواهیم کرد که کفایت هم خواهد کرد و نیازی نمیبینیم که وی در این زمینه اقدام کند و هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی هم از این مسئله سوء استفاد کند."
* ایسنا: "در تجمعی اعتراض آمیز مقابل دادستانی تهران، دانشجویان خواستار محاکمه علنی فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی به علت هدایت و نقش آفرینی در آشوبگری های روزهای اخیر شدند. این تجمع به همت جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی، انجمن های اسلامی مستقل و جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار گردید."
* ایلنا: «زهرا رهنورد در جمع تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران گفت: "بدون تردید مهندس موسوی از حق مردم نخواهد گذشت و از طرق قانونی و مجاری مقتضی این مطالبات را پیگیری خواهد کرد. مردم عزیز و به خصوص دانشجویان مصمم نیز ضمن حفظ آرامش، از طرق مسالمتآمیز مدنی، پیگیر حقوق خود باشند. باید هوشیار بود و با متانت، حقوق خود را استیفا کرد." وی در پایان تاکید کرد: "ما به دلسوزی و دلواپسی دشمنان قسم خورده انقلاب نیازی نداریم. البته نباید برخی با بیتدبیری و سوء رفتار لبخند به چهره کریه دشمنان مسلم نظام اسلامی بنشانند و ناخواسته در جهت مقاصد آنان حرکت کنند چنانچه نباید خودکامگی در سلوک و منش حاکمان رخنه کند و ارادهای و رای قانون و ضباطه مجال جولان پیدا کند."»
* پایگاه اطلاع رسانی دولت: «در روزهای اخیر برخی رسانهها و جریانها با تحریف آشکار سخنان رییسجمهور محترم با سخنان توهینآمیز و فرافکنی آن را به عموم تعمیم دادهاند. متن دقیق سخنان در جشن بزرگ پیروزی مردم در مورخ 88/3/24 در میدان ولیعصر(عج) به این شرح است: "ملت ایران یک ملت متحد است، امروز خبرنگاری سوال کرد بعضیها گوشه و کنار بعضی از کارها را انجام میدهند اغتشاش است، شورش است، و واژههای تندی به کار برد. من یک مثال زدم و نتیجهگیری کردم. ملت ایران یکپارچه است در یک مسابقه فوتبال 50 هزار، 70 هزار تماشاچی میروند آن کسی که تیمش باخته عصبانی است و به هر دری میزند، در ایران در انتخابات 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا 4 تا خس و خاشاک در این گوشهها یک کاری میکنند. بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت." مداقه در این سخنان روشن، مبین تأکید بر جدا بودن حساب اخلالگران و اغتشاشگران از ملت بزرگ ایران است و آنجا که از 40 میلیون نفر نقشآفرین اصلی و تعیینکننده سخن میگویند همه را در این پیروزی بدون توجه به جهتگیری آراء و سلایق انتخاباتی سهیم میدانند.»
* فارس: «صدها تن از طلاب و روحانیون حوزههای علمیه قم، به همراه جمعی از مردم این شهر برای شرکت در نماز جمعه 29 خرداد تهران که به امامت مقام معظم رهبری برگزار می شود، راهپیمایی 150 کیلومتری خود را آغاز کردند.»
* کلمه: «ساعت 16 راهپیمایی حامیان میرحسین موسوی در میدان امام خمینی(ره) آغاز شد و سپس راهپیمایان به سمت میدان فردوسی و میدان انقلاب حرکت کردند. ضمن آنکه در ساعت 18 میرحسین موسوی به جمع مردم پیوست و دقایقی با مردم سخن گفت. این گردهمایی که با تحصن در میدان امام خمینی(ره) آغاز شده بود، با حضور میرحسین موسوی شور دیگری یافت. وی در جمع هوادارانش گفت: "دامنه اسناد و مدارک تقلب در انتخابات بیشتر از آن است که بتوان با چند برنامه تلویزیونی و رادیو یی آنرا پو شاند و من یقین دارم اقداماتی که بتواند اعتماد مردم را احیا کند، راه حل نهایی است. امروز روز انتخاب مجموعه نظام ماست و ما دعا می کنیم که نظام، مردم را انتخاب کند. مردم را شقه شقه نکنیم ، مردم با هم خوب هستند و به هم احترام می گذارند."»
* رجانیوز: «جمعی از هواداران نامزدهای شکست خورده در انتخابات با تجمع بدون مجوز دیگری در میدان امام خمینی (ره) مجددا به نتایج انتخابات اعتراض کرده و شعارهایی علیه دولت منتخب مردم سردادند. در این تجمع غیرقانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد حضور یافتند.»
* میرحسین موسوی چهارمین بیانیه خویش را جهت اعلام عزاداری از سوی هوادانش منتشر کرد. وی نوشت: «همانگونه که می دانید طی روزهای گذشته و در نتیجه برخوردهای غیرقانونی و خشونت بار با منتقدان و معترضان نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شماری از هموطنانمان مصدوم و تعدادی نیز به شهادت رسیده اند. اینجانب ضمن عرض تسلیت به خانواده های شهدا و همدردی با مصدومان و مجروحان از همگان درخواست می کنم بعد از ظهر روز پنج شنبه بیست و هشتم خردادماه به هرصورت ممکن، اعم از اجتماع در مساجد و تکایا با استفاده از نمادهای سوگواری همدردی خود را با بازماندگان اعلام کنند و بدیهی است که خود نیز در این مراسم شرکت خواهم کرد»
* مریم رجوی همسر مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، در گفتگو با شبکه تلوزیونی ال.ث.اى فرانسه گفت: «من نگران سرکوب مردم ایران هستم، اما متاسفانه صداى آنها آنطور که باید شنیده نمىشود. خوشحالم که غرب در حال بیدارشدن و باز کردن چشمان خود در برابر واقعیت این سرکوب است. قابل توجه است که چگونه کوچکترین اعتراض مردم به شدت سرکوب مىشود. مردم ایران نشان دادند که مقاومت آنها در برابر دیکتاتورى مذهبى زنده است و از هر فرصتى براى ابراز مخالفت با دیکتاتورى مذهبى استفاده مىکنند. فکر مىکنم که این یک امیدوارى بزرگ است.»
* میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی طی نامهای سرگشاده خطاب به آیت ا... هاشمی شاهرودی از وی خواستند تا نسبت به برخوردهای صورت گرفته با بازدداشت شدگان و ... ملاطفت بیشتر و یا تجدید نظر صورت گیرد.
* رجانیوز در خبری با عنوان "بیانیه های موسوی را چه کسی می نویسد؟"، نوشت: «حضور افرادی چون محمدرضا تاجیک و علی ربیعی(عباد) در حلقه اول، و ارتباط تنگاتنگ این حلقه با تیم جنگ روانی حزب مشارکت متشکل از افرادی چون خسرو تهرانی و سعید حجاریان در ستاد موسوی پیش از این نیز مشخص بود که با اهدافی برای بعد از انتخابات انجام میشود. این گروه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با بودجه نهاد ریاست جمهوری به انگلستان و برخی کشورهای دیگر اروپایی اعزام و در آنجا دوره های عالی جنگ روانی و بحران را گذرانده بودند.»
* مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای نتایج انتخابات را «اعمال نوعی مهندسی گسترده آرا» خواند و خواستار ابطال انتخابات شد. در انتهای این بیانیه آمده است: "مهندس موسوی عزیز را تنها نخواهیم گذاشت."
* مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در نامه ای سرگشاده خطاب به میرحسین موسوی نوشت: "بر اساس سابقه حضورم در وزارت کشور معتقدم با توجه به مکانیزهبودن سیستم انتخابات و درگیری عوامل فراوان و ساز و کار موجود و جاری امکان سوء استفاده و تخلف گسترده امری دشوار و امکان وقوع آن ضعیف است و در نتیجه نهایی آرا اثرگذار نیست. با این وجود مراتب اعتراض با تأکید مقام معظم رهبری در شورای محترم نگهبان با حضور نمایندگان حضرتعالی در حال بررسی است. پس باید بهجای دامنزدن به التهابات کنونی در انتظار نتیجه این اقدام قانونی ماند. آنچه در این شرایط مهم است پیگیری مطالبات از طریق قانونی و تقویت فرهنگ قانونمداری و التزام به آن است اگر شما به قانونشکنی دیگران معترضید انتظار میرود در این مرحله حساس نیز در عمل پایبندی خود را به قانون نشان دهید. در صورت عدم اثبات تخلفات در شورای نگهبان یا عدم رضایت شما از نحوه رسیدگی آن شورا مجال دیگری برای رسیدگی به شکایات شما در رابطه با سوء استفاده و نقض مقررات و قوانین وجود دارد و از طریق مجاری قضایی عملی است. باید تلاش کنیم و مصرّانه بخواهیم که نهادهای قانونی به وظایف خود عمل کنند و خواستههای خود را نیز از همان راهها تعقیب کنیم تا مدنیت فاخر اسلامی و ایرانی و مردمسالاری دینی محقق شود. البته این راه همراه با سختیهای فراوانی است و نیازمند حوصله، تدبیر، پیگیری و خستگیناپذیری است. هم چنین بیان اعتراض و مخالفت آنهم بهشکل تودهای و مردمی چنانکه در چند روز گذشته شاهد بودهایم با مخاطرات فراوانی همراه است و تداوم و تکرار آن پیامدهای امنیتی ناگواری دارد و برای شهروندان نیز خطرآفرین است. متأسفانه حرکات تند و خسارتبار برخی معترضین یا سوء استفادهکنندگان در تخریب اموال عمومی و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدهای دیگر در آسیب به اموال و حقوق مردم و تعلل برخی دستاندرکاران در پیشگیری آن همانگونه که در چند دانشگاه و خوابگاه دانشجویی و مجتمعهای مسکونی و معابر اتفاق افتاده نگرانکننده است و باید بسرعت کنترل و متوقف شود. اعتراضات و حرکتهای مردمی هرچند آرام ولی در این حجم و بهصورت پیوسته غیرقابل مدیریت و هدایت است و پیامدهای آن دامنگیر همگان خواهد شد و مسئولیت آن بیشتر متوجه دعوتکنندگان است ... از جناب عالی که یار وفادار امام راحل و همراه صادق و خدمتگذار انقلاب، رهبری و مردم هستید انتظار بیشتری میرود."
* مجله آلمانی شوایتس در مقاله ای تحت عنوان «ایران؛ آشوبها را امریکا مدیریت می کند» که به همراه عکسی از باراک اوباما در حال سوزاندن نقشه ایران منتشر شده است ، اسنادی را در خصوص دخالت مستقیم امریکا در آشوبهای تهران و اختصاص بودجه 85 میلیون دلاری در همین رابطه منتشر کرد. این نشریه آلمانی نوشت: «پیروزی قاطع احمدینژاد در انتخابات برای امریکا به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. ایران در صدر لیست کشورهایی است که امریکا قصد دارد آنها را به زانو در آورد. امریکاییها تلاش می کنند از درون بر ایران تأثیر بگذارند. به همین دلیل اپوزیسون را به شدت حمایت می کنند. در میان این هزاران مخالف، تعدادی خلافکار حرفه ای، تعدادی دانشجو، تعدادی روزنامه نگار و تعدادی عکاس نیز حضور دارند تا رژیم ایران را در تنگنا قرار دهند. برای این کار حتی کشته (کشته شدن افراد) هم در نظر گرفته شده است تا تصویر نوعی خشونت افراطی منعکس گردد و صحنه ای کاملاً دراماتیک ارائه شود. اپوزیسیون به صورت سازماندهی شده و هدفمند تظاهرات هایی را طراحی می کند تا توجه جهان را برانگیزد. مدیریت مطبوعاتی در جهان در خارج از ایران است و نه در داخل آن. مرکز اصلی برای سقوط تهران، در واشنگتن است، میخواهند شورشها را در تهران سازماندهی کنند. پول به اندازه کافی هست، 85 میلیون دلار که کابینه بوش برای تغییر رژیم تصویب کرده است. بخش زیاد آن به صدای امریکا و رادیو فردا پرداخت شده تا برای فراخواندن به شورش و برنامه سازی خرج کنند. سیا هم دلارهای زیادی می دهد.در دوبی،لندن و فرانکفورت کارشناسان مسائل ایران نشسته اند. در روزهای اخیر فعالیتشان بیشتر شده است و ارتباطات میان کانون های سقوط رژیم ایران به مرز انفجار رسیده است.»
*عطا مهاجرانی مشاور انتخاباتی مهدی کروبی در وبلاگ شخصی اش نوشت: «به نظرم همان جمعیت میلیونی که در راهپیمایی صدای سکوت در روز دوشنبه ایران و جهان را تکان داد، اگر بخشی از آن هم در نماز جمعه شرکت کند و با صدای بلند بخواهد که رأیش پس داده شود، نمی توانند نماز جمعه را سرکوب کنند یا مثل گذشته نمازگزاران را کتک بزنند.»
* خبرگزاری فارس گفتگویی با قدیری ابیانه، مشاور سابق اطلاع رسانی و ارتباطات هاشمی رفسنجانی را منتشر ساخت. وی در بخشی از این گفتگو با اشاره به اینکه پیش از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز نتایج نظرسنجی یک مرکز مخالف احمدینژاد حاکی از پیروزی وی با اختلاف بیش از 5 میلیون رأی در مقابل احمدینژاد بود اما نزدیکان هاشمی این نتایج را نمیپذیرفتند، گفت: "برخی نزدیکان هاشمی با نپذیرفتن این واقعیت، آماده بیان ادعای تقلب در انتخابات بودند، همانطور که امروز نیز موسوی با رفتار خود نشان میدهد یا بیاطلاع است یا مصالح ملت را فدای وجههی خود کرده است."
* میثم عبدالوند یکی از اهالی محله چیذر که چند روز پیش توسط آشوب گران خیابانی مورد ضرب وجرح قرارگرفت، در گفتگو با برنا گفت: "شب 26 خرداد حدود ساعت 12 در محله چیذر عده ای اوباش به طرز وحشیانه ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند به نحوی که با سنگ چندین ضربه به سر، دهان و صورت من زدند و دندان و بینی ام شکست، چندین ضربه نیز با چاقو به کمر و پهلوی من زدند. آنها اسپری اشک آور در دهان من خالی کردند و از دیوار پارک که حدود 3 الی 5/3 متر ارتفاع داشت مرا به پایین پرتاب کردند وبعداز حدود یک ربع که کنار دیوار افتاده بودم چند نفر من را پیدا کردند و به بیمارستان رساندند." وی افزود: "گناه ما دراین صحنه فقط این بود که ما حزب الهی بودیم و درصورت ما ریش بود."
* محسن مخملباف در گفتگو با رادیو زمانه گفت: "ما سعی کردیم از ارتباطاتی که داشتیم، استفاده کنیم. برای مثال، با استفاده از ارتباطات دوستانهای که با آقای سارکوزی داشتیم، موفق شدیم ایشان را راضی کنیم که به صدای مردم ایران گوش کند. خوشبختانه، ایشان امروز موضع قاطع خود را گرفت و گفت که نگران مردم ایران است و باید به صدای آنان گوش داده شود. در شرایطی که مردم ایران دولت ندارند (چون رسماً، ما دولت نداریم، این دولت کودتا است و ما بی دولتیم)، همهی ایرانیان خارج از ایران سفیرند و همهی آنان تواناهایی برای ارتباط دارند. ما از این ارتباطها استفاده کردیم و دیروز، سهشنبه شانزدهم ژوئن، ساعت دو تا سه بعدازظهر، خانم مرجان ساتراپی و من، رسماً در نشست پارلمان اروپا در بروکسل، به عنوان سفرای مردم ایران که در خیابانها کشته میدهند، حاضر شدیم و در حضور نمایندگان پارلمان، فراکسیون سبزها به طور کامل گزارش دادیم. پس از آن نیز جداگانه، با رؤسای فراکسیونهای دیگر پارلمان گفتگو کردیم. همچنین در نشست رسمی کنفرانس مطبوعاتی که خبرنگاران حداقل دویست تلویزیون در آن حاضر بودند، بیانیهای را از طرف مردم ایران به آنان ابلاغ کردیم ... مردمی که رأیشان دزدیده شده بود، روز دوشنبه بیاطلاع دولت، در سراسر ایران به صورت میلیونی به خیابانها ریختند، کشته و زخمی دادند و دستگیر شدند تا از دولتهای جهان بخواهند رژیم احمدینژادی را به رسمیت نشناسند. ما از پارلمان اروپا خواستیم که کمی صبر کنند تا مردم ایران بتوانند رییس جمهور واقعیشان را به دنیا معرفی کنند. مردم ایران صلح و دمکراسی میخواهند."
* محسن رضایی با حضور در برنامه تلوزیونی گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما گفت: "از ابتدای انقلاب بزرگترین دستاورد ما این بود که امنیت با کمک مردم شکل گرفته و تقاضای من از دوستان انتظامی برقراری امنیت این است که این کار را با کمک خود مردم انجام دهند و البته همیشه آدمهای نفوذی در هر جمعی وجود دارند که اتوبوس و بانک را به آتش بکشند اما ملت باید صف خود را از این رفتارها جدا کند و ملت هر کسی را دیدند که اتوبوسی را آتش میزنند و یا رفتاری غرض ورزانه دارد، معرفی کند و همه ما باید بدانیم مسئله آشوبگران از مردم جدا است. اگر بخواهیم فضای کشور را سیاسی و امنیتی کنیم فضای توسعه کشور ملتهب میشود و حالا که در آستانه ورود به یک انقلاب اقتصادی هستیم اگر در دام این قبیل مسائل بیفتیم کشور سالها عقب میافتد، پس لازم است پلیس احترام مردم را داشته باشد و مردم نیز از مسیر قانونی کار را دنبال کند و من به عنوان یکی از کاندیداها حتی برای یک رای ملت کوتاه نخواهم آمد و در کارم جدی هستم و به ملت قول میدهم از یک رای نیز نخواهم گذشت و با کمک رهبری و همه دلسوزان کار را پیگیری خواهم کرد." از شورای نگهبان و وزارت کشور خواست تا حرفهای تحریکآمیز نزنند و به ملت با صراحت بگویند از رای آنها نخواهند گذشت و در گام دوم مردم وحدت خود را حفظ کرده و تا زمانی که مسیر قانونی باز است حقوق قانونی خود را پیگیری کنند و ما هم فعال شدهایم شکایتها را به شورای نگهبان دادهایم و موضوعات در حال پیگیری است. ضایی در ادامه گفت: "در 170 حوزه آرایی بین 95 تا 140 درصد مشارکت داشتیم که باید بررسی شود و اینها نیازمند بررسی است تا پاسخهای مستدل داده شود و البته نامزدها و هوادارانشان فکر نکنند که شورای نگهبان و دولت دست شان توی یک کاسه است، بیش از هر چیز نیازمند حاکمیت اخلاق، ترویج اعتماد و امید به آینده در کشور هستیم و باید مردم نیز با صبر و حوصله و پیگیری از مراجع قانونی راه را ادامه دهند."
منبع: کتاب روزشمار 8 ماه نبرد مقدس
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
برنامه جریان انحراف برای ایجاد هراس اجتماعی
هامون به نقل از محدوده:
زمانی که تئوریسین های اصلاحات رمز پیروزی خود را در دوم خرداد مهندسی تحرکات سیاسی بر گسل ها و گسست های اجتماعی تعریف کردند،شاید هیچ گاه در مخیله شان نمی گنجید که این راهبرد امروز از سوی کسانی طرح و پیگری شود که مسندشان وام دار و زائیده پایان دولت آنان شد.
اگر یک روز در خیابان خارک تحصیلکردگان استحاله شده چپ به تئوری پردازی برای ورود به قدرت مشغول بودند،دیگر روز در مرکزی مطالعاتی همین تئوری ها روبروی مردی برگ به برگ حفظ و به یاد سپرده می شد که اینک بیش از آنان می اندیشد و باوری خطرناک تر از آنان دارد.باوری که همه چیزش از یک انحراف آغاز می شود.
جریان انحرافی که ظهور و بروزش به شکل ملموس بعد از انتخابات و فتنه 88 دیده می شود برای مسند قدرت ابایی از عاریت گیری از فتنه گران ندارد،تئوری هایی را که روزی مطالعه کرده بود و در فتنه 88 شاهد بود،همچون یک مانیفست مشق می کند وتجربه.
اگر این روزها سندی از اقداماتشان عیان می شود بسیار زود از سطح به عمق می رود و با تغییر تاکتیک،"بازی زیر آب" را دنبال می کند.این بازی اما چیست؟.
جریان انحرافی که این روزها به مدد تکثر و مدل خوشه ای رسانه های خود به مهندسی فضای اجتماعی مشغول می باشد ،بر این باور است که زمانی می تواند به موفقیت خودجهت تغییر ساختار ها منطبق بر اهدافش برسد که بتواند یک چتر فراگیری گسترده و بتواند نیروهای مختلف سیاسی اصلاح طلب،فتنه گر و اپوزیسیون را زیر این چتر گرد آورد.به باور لیدر این جریان آنچه که باعث شد احمدی نژاد در انتخابات پیشین به پیروزی برسد جمع شدن آرای توده ها و نیز آرای حزب اللهی بوده است.اما با توجه به این که جریان مزبور به اهدافی می اندیشد که دارای تعارض عمیق با منظومه فکری نیروهای ارزشی می باشد لذا باید پایگاه اجتماعی آن ها فراخ و گسترده شده و مدل 8-13+25 عملیاتی شود.یعنی با جمع کردن آراء توده +آرای سبزها(اصلاح طلبان+فتنه گران +اپوزسیون) علی رغم از دست دادن آرای نیروی های ارزشی به زعم خود(8 میلیون نفر) می تواند به پیروزی در انتخابات آتی با 30 میلیون رای بیندیشد. بر همین اساس این جریان می کوشد تا در وهله اول با شکل دهی یک نقطه گره سلبی تحت عنوان" تعارض با حاکمیت" نخ تسبیحی را برای جمع شدن طبقات نخبگانی فراهم آورد.
این مساله اما تنها در بعد سیاسی دنبال نمی شود.این جریان تلاش دارد تا به مدد مدلی که کارگزاران در سال های پایانی خود عملیاتی ساخت از برخی از گسست های اجتماعی سود جسته و زمینه بازی را به نحوی تغییر دهد.اگر بخواهیم عریان تر بگوئیم باید گفت که کارگزاران سازندگی پس ازاین که در سیاست های تعدیل اقتصادی خود فشار غیر قابل تحملی را به مردم وارد کرد برای آنکه بتواند فضا را در اختیار بگیرد،معضلات ومسائل فرهنگی – اجتماعی را برجسته کرده و ضمن برانگیختن اعتراضات حول عصبیت های ارزشی تلاش کرد تا مسائل اقتصادی را از سیبل خارج کرده و اعتراضات در این ساحت را به عرصه فرهنگی - اجتماعی شیفت نماید تا ضمن انحراف در افکار عمومی لایه های تغییر را در این ساحت پیگیری نماید.به گونه ای که منجی ای همچون خاتمی برای آنان در دکان دونبشان ظهور و بروز پیدا کرد.
در همین زمینه نگاهی به رسانه های جریان انحرافی نیز نشان می دهد که این جریان می کوشد تا با برجسته کردن اقداماتی همچون طرح امنیت اجتماعی و برخورد با ماهواره ها از سویی "هراس" در میان توده ها ایجاد کرده و از دیگر سو این تلاش ها را نتیجه اقدامات اقتدارگرایان بداند.
نگاهی به صفحات اول نشریات جریان انحرافی شاید عمیق اهداف آنان را به نمایش بگذارد.
این نشریات از سویی برخورد با ناهنجاری های صورت گرفته و تعطیلی برخی کنسرت ها به دلیل پوشش های ناهنجار را منتشر می سازند و از سویی با تیترهای مختلف خود و جریانشان را مخالف برخورد با ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد و از دیگر سو ضمن اباحه گری به ترویج باز موسیقی و هویت های سکولار می پردازد.
در حقیقت این جریان می کوشد که
1- به بیان دیگر این جریان می کوشد تا «رونوشتی پنهان» را در برابر رونوشت عمومی حاکمیت تعریف کند.رونوشت پنهان مجموعه رفتارهایی است که در حاشیه و به دور از صحنه اتفاق می افتد و نظارتی برآن وجود ندارد.گروه تابع در ظاهر با طبقه حاکم هماهنگ است،ولی در باطن از آن متنفر است.این رونوشت،منجربه ایجاد جایگاه و پایگاه اجتماعی خاص تابعین و انگیزه کنش و واکنش های آنان می شود.استراتژی های این رونوشت نیز عبارتند از: ریا،غیبت،شایعه،تهدید،تصرف روحی،نامه های ،حملات توده ای،حسن تعبیر(نشان ندادن معنای واقعی خود)،غر زدن،فرهنگ شفاهی و شعائر وارونه نسبت به ارزش های مورد تبلیغ.
در حقیقت جریان انحرافی می کوشد تا برجسته کردن موضوع برخورد با ناهنجاری های اجتماعی ،خود را مخالف این اقدامات نشان داده و از دیگر سو بستر اعتراضات خود ساخته را فراهم کرده تا در زمان مقتضی بتواند آن را پشت اقدامات سیاسی آتی خود شیفت نماید.
2- ایجاد هراس در میان توده های هدف گذاری شده نیز بخش دیگری از برنامه جریان انحرافی در این زمینه می باشد.بررسی اقدامات اخیر این جریان نشان می دهد که در این خصوص جریان انحرافی به دنبال پیاده سازی تئوری هستند که اصلاح طلبان تا همین چند ماه گذشته بویژه در ایام فتنه آن را دنبال می کردند.اما این هراس چیست؟
استنلی کوهن معتقد است: «هراس یعنی فرایند ایجاد یا برانگیختن نگرانی اجتماعی بر سر یک موضوع از سوی سرمایهگذاران اخلاقی در رسانهها و یا پاسخ غیرعقلانی و نامتناسب به یک تهدید که با اغراق در شدت تهدیدها همراه است».
به عبارت دیگر رسانه های جریان انحرافی با رواج نوعی فرآیند «حساسیتسازی» درمیان مردم، هراس اخلاقی نسبت به برخورد ها می سازند. درواقع آنها با «اشباع» یا بزرگکردن برخوردها، ترس دروغینی از آنها را در میان مردم ایجاد میکنند.
به طور واضح تر می توان گفت که وابستگان رسانه ای جریان انحرافی پشت سنگرهای اخلاقی موضع میگیرند. متخصصان و کارشناسانشان راه حل ارائه میدهند و شیوههای حل مسئله مطرح میشود، اما ناگهان این وضعیت یا از بین میرود یا وخیمتر میشود. گاهی اوقات موضوع هراسانگیز کاملا جدید و نو است، اما گاهی اوقات هم موضوعی است که قبلا وجود داشته ولی اینک احیا شده است.
گاهی اوقات هراس فراموش میشود و فقط در فولکلور و حافظه جمعی میماند اما گاهی اوقات هم پیامدهای جدیتر و بادوامتری دارد و ممکن است تحولاتی را در سیاست اجتماعی، قانونگذاری و حتی در نحوه تصور یک جامعه از خودش ایجاد کند.
با توجه به این مطالب می توان گفت که جریان انحرافی با مبالغه ،بزرگنمایی نسبت به طرح عفاف اجتماعی و مقابله به نمادهای تهاجم فرهنگی می کوشد تا از طریق رسانه های خود هراسی را در جامعه تزریق کند.این جریان گرچه در یک سطح به ظاهر از برخی ناهنجاری ها دم می زند اما در سطح دیگر با ایجاد هراس دروغین درمیان بخشی از جامعه ،یک کنترل فرهنگی خاص را پی می گیرد که به شکل تناقض آمیزی باعث گسترش ناهنجاری موجود می شود.
در مجموع با توجه به موارد گفته می توان گفت که بی شک این جریان، در پی این است که با دامن زدن به این هراس مهره خود را در هنگامه ای همچون انتخابات به عنوان منجی وارد عرصه کرده و با توجه به شکل گیری دوگانه اقتدارگرایان- منجی، فضا را به نفع خود دو قطبی سازد.
سبزها:خاتمی و مجمع روحانیون عامل انشقاقند
تقی رحمانی در یادداشتی که در سایت ضد انقلابی روزآنلاین منتشر کرد،رسیدن به اهداف فرق سبز را در گرو یک برنامه اصولی دانست و تصریح کرد حتی باید در این هدف گاهی اوقات نرمش نیز به خرج داد.
وی همچنین با بیان اینکه در شرایط کنونی انسجام چاره کار فرقه سبز است ،تاکید کرد که اصلاح طلبان و سبزها در "رضایت نیروها" و "تحلیل اقناعی" با ضعف های بی شماری روبرو هستند.
هامون به نقل از محدوده:
دلجویی از بیوه شاه/ فیلم
هامون به نقل از جام نیوز:
با توجه به جریاناتی که موجب دلخوری شدید "فرح دیبا" بیوه محمدرضا پهلوی، از تلویزیون بی بی سی فارسی (BBCPersian) شده بود، این شبکه انگلیسی به بهانه سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت دوم به دلجویی از وی پرداخت.
توضیح آنکه، چندی پیش برخی سایت های معتبر به نقل از افراد نزدیک به بیوه پهلوی نوشتند: «فرح دیبا در جریان بازدید از بی بی سی فارسی پیشنهاد می کند که این شبکه در قبال دو میلیون دلار، فیلم مستندی از زندگی او تولید و پخش کند.
"صادق صبا" مدیر شبکه، نیز که از پیشنهاد ملکه سابق ایران وسوسه شده بود، پنهانی از او می خواهد مبلغ مورد نظر را مستقیم به خودش بپردازد و در عوض، وعده می دهد که علاوه بر اجابت خواسته اش -یعنی تولید و پخش مستندی از زندگی فرح- هر از گاهی نیز خبر و تصویری از فرح دیبا را پخش کند و به بهانه در پیش بودن شصتمین سالگرد سلطنت ملکه انگلیس، تصاویری از فرح دیبا در کنار الیزابت دوم پخش شود!
صادق صبا دست به کار شده، مستندی تولید می کند که بسیار ضعیف، ابتدایی و به نوعی "ضد تبلیغ" از آب در می آید. این ماجرا برای بیوه پهلوی بسیار گران تمام می شود تا جایی که شرح ما وقع را از طریق واسطه هایی که از آشنایان مشترک خاندان های سلطنتی ایران و انگلیس هستند، به گوش ملکه انگلیس می رساند.
سرویس سیاسی جام نیوز در همین زمینه در تاریخ 31 اردیبهشت 91 به نقل از چند وبلاگ و صفحات فیس بوک متعلق به چهره های سلطنت طلب، ضمن درج خبر یادشده، از مجازات بی بی سی فارسی توسط ملکه انگلیس پرده برداشت.
پس از انتشار گسترده این خبر و بازتاب آن در بخش خبری 20:30 صداوسیما، بی بی سی فارسی سعی کرد به بهانه پوشش مراسم سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت، دل فرح پهلوی را هم به دست بیاورد؛ بنابراین در تماسی تلفنی به سراغ وی رفت تا از رهگذر مرور خاطرات سفر 50 سال پیش ملکه انگلیس به ایران، رضایت ملکه سابق ایران را جلب کرده، روابط این شبکه با فرح پهلوی را عادی -یا دستکم ترمیم شده- جلوه دهد.
مجلس ختم گروهك ها در برلين و شيرين كاري رئيس شوراي هماهنگي
بي توجهي اردشير اميرارجمند به سخنراني حضار در نشست محفلي شماري از اعضاي متواري گروهك ها (برلين) يكي از حضار را شاكي كرد.
هامون به نقل از کیهان:
شماري از وابستگان فدائيان خلق بهروز خليق، حزب توده و اتحاد جمهوريخواهان (بيژن حكمت)، سلطنت طلب (نوشابه اميري)، حزب مشاركت (رجب مزروعي)، ملي-مذهبي (تقي رحماني و رضا عليجاني) روز يكشنبه در يك كليسا در برلين دور هم جمع شده و براي يكديگر سخنراني كردند. در تبليغات اين برنامه اعلام شده بود اين بزرگ ترين برنامه اپوزيسيون در خارج كشور به مناسبت سالگرد انتخابات رياست جمهوري است. در ميان مهمانان كساني چون سهراب رزاقي (از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات، مهدي فتا پور ، خديجه مقدم، فرزانه عظيمي، حسن فرشينان (روحاني كشف لباس كرده)، عمار ملكي (پسرمحمد ملكي)، يوسفي اشكوري و محمد صادقي نيز حضور داشتند.
مهدي جامي سردبير اخراجي راديو زمانه در گزارشي با بيان اينكه «برنامه ريزي اين نشست 6 هفته طول كشيده بود»!، نوشت: مسائل تداركاتي و مالي عمدتا بر دوش حزب مشاركت و نهضت آزادي قرار گرفت و رفقاي چپ [ماركسيست] هم احتمالا كمك كردند.
وي با بيان اينكه ما فاقد مديريت منضبط و با برنامه هستيم، به بي محلي برخي حضار نسبت به جلسه انتقاد كرد و نوشت: بعضي ها مثل يوسفي اشكوري مي آيند مي نشينند و با دقت برنامه را دنبال مي كنند و عمده وقت را در سالن مي گذرانند نه در بيرون آن! از بعضي هم انتظار هست كه چنين كنند و نمي كنند. بعضي ها از موقعيتي برخوردارند كه وقتي نشستند نبايد سر در گوش بغل دستي نكنند. سالن جاي پچ پچ چهره ها با بغل دستي شان نيست. از آنها انتظار مي رود كه به سخنراني ها دقت كنند. و اين چون علني بود گفتنش اميدوارم بر كسي گران نيايد؛ بر من گران آمد كه اردشير اميرارجمند بخش بزرگي از وقتش را بيرون سالن گذراند. حتي وقتي يكي از سخنرانان او را و شوراي هماهنگي را خطاب قرار داد و توصيه هايي كرد كه به نظرش بايد كسي مثل اميرارجمند مي شنيد او در سالن نبود و من مي ديدم كه در بيرون مشغول صحبت است. به نظرم اگر قرار بود چنين حضوري داشته باشد نبودنش ترجيح داشت. اردشير اميرارجمند حواسش جاي ديگري بود و نبود و وقتي هم بود به آنچه در سالن مي گذشت توجهي نشان نمي داد. به نظرم رسيد كه از نظر ارتباطي و هم روابط عمومي ضعيف عمل مي كند.
يادآور مي شود بنا به گزارش «نداي سبز آزادي» رجب مزروعي (عضو خارج نشين حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب) در اين نشست هماهنگي با گروهك ها گفته است: ما بايد مرزهاي ساختگي ميان طرفداران جنبش سبز را حذف كنيم. اين جنبش حق طلب و حق محور است و كسي با اين اصل مخالف نيست.
نفاق خودمان كه كاملتر از سازمان منافقين است!

هامون به نقل از کیهان:
وزير كشور معزول دولت اصلاحات كه سابقه تحريك در اغتشاشات خياباني تيرماه 78 به همراه تاج زاده را داشته، در ملاقاتي گفته است: رفتار جرياني حاكم با منتقدان غيرقابل پيش بيني است و حتي در اين مورد خط قرمزش هم شاخص نيست و مبهم است.
وي با بي تقصير معرفي كردن بازداشت شدگان فتنه سال 88 و موسوي و كروبي، خواستار هم پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات شد و گفت: عمل در چارچوب قانون اساسي و نيز نفي هر گونه افراط گري و خشونت از جمله اين هم پوشاني هاست.
وي با كتمان خيانت هاي فتنه گران در سال 88، ادعا كرد: اصلاح طلبان و سبزها خواستار اجراي قانون اساسي و حفظ نظام بوده اند و برخلاف تبليغات مغرضانه برخي، سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست.
وي همچنين با تأكيد بر لزوم مرزبندي جنبش سبز و جريان اصلاحات با نيروهاي برانداز و خشونت طلب گفت: شكافتن معناي اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي تواند يكي از مهم ترين ابعاد برنامه اصلاحات در شرايط فعلي باشد.
اين اظهارات در حالي است كه عبدالله نوري تا چندي پيش از هم گسيخته شدن جبهه گروهك ها، ديدارهاي منظمي با سران گروهك هاي برانداز ورشكسته داشت. اين مهره سوخته گروهك ها كه مانند كروبي صرفا براي انحراف اذهان از بازيگران اصلي به كار گرفته مي شود، توضيح نداده كه ادعاي وفاداري به نظام (قانون اساسي چه نسبتي با خط كشيدن روي شعار جمهوري اسلامي، جسارت، به تصوير حضرت امام خميني(ره) و اهانت به ولايت فقيه و سرانجام جسارت به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام مي تواند داشته باشد؟ و چگونه مي توان ميان آشوبگراني كه به مساجد، مردم، بانك ها و اموال عمومي حمله كردند و حتي مرتكب آدم كشي و ترور شدند و دست در دست تروريست هاي، منافقين، بهائيان، سلطنت طلبان و گروه هاي تجزيه طلب دادند با خشونت طلبان و جريان هاي برانداز مرزبندي قائل شد؟ يا اينكه آقاي نوري در آن مدت 8 ماهه از اين كلمات قشنگ و از سر عقل نمي زد و حالا كه آبروي منافقين به واسطه عملگي گروهك هاي منحله بر باد رفته، سخن از قانون اساسي و «اصلاح طلبي» مي گويد و در عين حال اصلاح طلبي را با آشوبگر فتنه سبز يك كار مي كند؟ آشوبگران اصلاح طلب بودند يا اصلاح طلبان آشوبگر؟! به تعبير ديگر آقاي نوري به زعم خود تاكتيك فرار به جلو را به اجرا مي گذارد كه مي گويد خط قرمز و رفتار نظام مشخص و قابل پيش بيني نيست در حالي كه در اين ميان، جريان نفاق جديد است كه حركات زيگزاگ انجام مي دهد.
گفتني است نوري اواخر فروردين امسال با انتقاد از شركت خاتمي در انتخابات مجلس گفته بود برداشت من هم از مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه او بدون محقق شدن شرايطي كه اعلام كرده، در انتخابات شركت نخواهد كرد. اگر ايشان بناي شركت شخصي داشت، بهتر بود از قبل در بيانات خود، شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد تا سوءتفاهمي به وجود نمي آمد.
وي مهرماه سال گذشته نيز در ملاقات پنهاني با خاتمي كه عمدا از سوي رسانه هاي انقلاب لو رفت، از فضاي ركود و دلزدگي سياسي در ميان برخي حاميان جبهه اصلاحات انتقاد كرده و گفته بود: برخي از اين دوستان كه به ملاقات من مي آيند از شما و جريان اصلاحات گله مند هستند و مي گويند اصلاح طلبان از آنها استفاده ابزاري مي كنند و در حوادث و تجمعات خياباني ما را جلو مي اندازند و در گرفتاري ها فكر ما نيستند.
شايان ذكر است عبدالله نوري از مسند وزارت كشور دولت اصلاحات و به واسطه دستياري چون تاج زاده و برخي عناصر بدسابقه حزب مشاركت و سازمان مجاهدين، يكي از عوامل پمپاژ تشنج و اغتشاش به فضاي سياسي كشور و ميدان دادن به گروهك هايي چون نهضت آزادي در سالهاي پاياني دهه 70 بود. وي از همان زمان ارتباطات گسترده اي را با گروهك هاي نهضت آزادي، باند مهدي هاشمي، تندروهاي حزب مشاركت و دفتر تحكيم و طيفي از افراطيون كارگزاران برقرار كرده بود.
"فتنهگران" زمینه ترور دانشمندان هستهای را برای دشمن فراهم کردند

صدیقه سالاریان مادر شهید مصطفی احمدیروشن دانشمند هستهای کشورمان در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، درباره سالگرد انتخابات 22 خرداد 88 و نتیجه نپذیرفتن شکست از سوی فتنهگران اظهار داشت: وقتی شلوغی و ناامنی در کشور به وجود آید مرزها نیز ناامن شده و وسائل مختلفی مثل اسلحه بهصورت غیرقانونی وارد کشور میشود.
سالاریان گفت: بعد از ریشهکن شدن منافقین و قبل از فتنه 88 ما تقریبا هیچ تروری نداشتیم اما فتنهگران باعث شدند زمینه ترور دانشمندان هستهای از سوی دشمن شکل بگیرد.
مادر شهید احمدی روشن با یادآوری اینکه یک اقلیتی خواستار ابطال انتخابات 88 بودند و از همین رو آشوبهایی در کشور ایجاد شد خاطرنشان کرد: اکثریت مردم متوجه نفوذ بیگانگان در وقایع 88 شدند، لذا بعد از اهانتی که در روز عاشورا به اعتقادات مردم شد آنها حماسه 9 دی را رقم زدند.
* مصطفی با وجود مشغله کاری زیاد در حماسه 9دی حضور یافت
وی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه 88 تصریح کرد: راهپیمایی 9 دی برای فتنهگران کافی بود و مصطفی نیز به همراه پسرش علیرضا در راهپیمایی 9 دی حضور یافته و جریان فتنه را محکوم کرد.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند

زهرا رجبپور خواهر مادر و دختری که در 25 خرداد 88 در مهدکودک مجاور پایگاه بسیج در خیابان آزادی توسط فتنهگران به شهادت رسیدند در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس درباره نحوه شهادت آنها و نقش فتنهگران در این جنایت اظهار داشت: ما بعد از اینکه آخرین کودک را ساعت 6:15 به خانوادهاش تحویل دادیم تصمیم گرفتیم که باتوجه به اتفاقات آن روز از مهدکودک خارج شویم. اما مادر و خواهرم خواستند که شب را در مهدکودک بمانند و گفتند اگر خیابان خلوت شود خودمان به خانه باز میگردیم.
رجبپور با بیان اینکه مهدکودک ما دقیقاً روبه روی پایگاه بسیجی قرار داشت که فتنهگران به آن حملهور شدند، یادآور شد: 18 فشنگ به در و دیوار مهدکودک برخورد کرد که 4 تیرش به مادر و خواهرم اصابت کرد.
* مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند
وی ادامه داد: ما مسببان اصلی فوت مادر و خواهرم را موسوی و کروبی میدانیم، چراکه اگر آنها به رای مردم و قانون احترام میگذاشتند در اغتشاشات 25 خرداد چنین حادثه تلخی برایمان رخ نمیداد.
رجبپور افزود: فتنهگران در سال 88 کار را به جایی رساندند که ما در خانه خودمان و در پشت دربهای بسته نیز امنیت نداشتیم اما متأسفانه نمیتوانستیم عملا ثابت کنیم که شهادت مادر و خواهرم تقصیر سران فتنه است.
وی با یادآوری اینکه اگر موسوی و کروبی نتیجه انتخابات را میپذیرفتند و دست به اعتراض نمیزدند امروز چنین اتفاقی برای خانواده ما نمیافتاد گفت: ما جزو کسانی بودیم که در انتخابات 88 به احمدینژاد رأی دادیم.
رجب پور ادامه داد: رفتار فتنهگران در سال 88 امنیت را از ما سلب کرده بود و نزدیک بود وضعیت ما شبیه وضع فعلی سوریه شود اما با هوشیاری مردم و رهبری مقام معظم رهبری این فتنه خنثی شد.
رجب پور با تأکید بر اینکه کشور امروز به یک ثبات رسیده است تصریح کرد: امروز کشور ما متکی به رأی مردم است و ما افتخار میکنیم که در راه کشورمان دو شهید دادیم. هرچند بسیار ضربه سخت و دردناکی برایمان بود.
وی در ادامه با اشاره به نقش خواص در فتنه 88 یادآور شد: اگر برخی از افراد و مسئولان نقش خود را میدانستند فتنه زودتر جمع میشد اما متأسفانه برخی عوامل داخلی و خواص بیبصیریت نتوانستند به موقع تشخیص دهند لذا اتفاقی که میتوانست در عرض یک هفته جمع شود 8 ماه طول کشید.
رجب پور با بیان اینکه ما فتنهگران را به خاطر حقی که از خانواده ما پایمال کردند به خدا واگذار میکنیم افزود: خون مادر و خواهرم هرگز پایمال نخواهد شد. و ما امیدوریم این آخرین فتنهای بوده باشد که برخی از خانوادهها را داغدار کرد و هیچ سودی نیز برای سران فتنه نداشت.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
برخورد سرد کاربران با ژست دموکراسی فیسبوک

به نقل از ان پی آر، معدود کاربرانی که در این نظرسنجی شرکت کردند عمدتا دیدگاهی منفی نسبت به تصمیمات فیس بوک در جهت تغییر سیاست گذاری های این سایت داشتند.
گفتنی است تنها 13 درصد از کاربران شرکت کننده در این نظرسنجی موافقت خود را با تغییر سیاست های این سایت در حوزه حریم شخصی اعلام کردند. جالب اینکه تعداد کل شرکت کنندگان در این نظرسنجی هم 342600 نفر بوده که تنها معادل 0.1 درصد از حداقل تعداد افراد مورد نیاز برای معتبر دانسته شدن نتایج نظرسنجی مذکور بوده است.
مدیران فیس بوک قبلا اعلام کرده بودند تنها اگر 30 درصد از کل 901 میلیون نفر عضو فعال این سایت در نظرسنجی یاد شده شرکت کنند، نتایج آن را می پذیرند، اما با این استقبال سرد مشخص نیست چه تصمیمی در مورد سیاست گذاری حریم شخصی سایت یاد شده اتخاذ خواهد شد. 30 درصد جمعیت فیس بوک معادل 270 میلیون نفر است که 86 درصد از کل جمعیت آمریکا را شامل می شود.
Jaime Schopflin سخنگوی فیس بوک از اینکه تعداد بسیار بسیار اندکی از کاربران فیس بوک از آن برای رای دادن استفاده کرده اند، اظهار ناامیدی کرده است. وی افزوده که مشخص است این شیوه قابل اجرا نیست و باید راه های دیگری برای پی بردن به نظرات کاربران شناسایی شود.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
بیانیه مجاهدین انقلاب تکذیب شد!
در پی صدور تازه ترین بیانیه به نام سازمان مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور یک منبع آگاه درون این سازمان منحل شده در گقت وگو با ندای انقلاب صدور هرگونه بیانیه به نام مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور در خصوص عملیات روانی اقتدارگرایان برای تفرقه افکنی و ایجاد جریان اصلاح طلب تقلبی را تکذیب کرد.
بنابراین گزارش نامبرده اظهار داشت:امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است که متاسفانه همانند دفعات گذشته این بیانیه بدون نام و امضا!منتشر شده است.
وی افزود:این بیانیه ها از جانب جریانی مجعول در خارج از کشور هدایت می شود که در صدد سواستفاده از موقعیت مجاهدین انقلاب می باشند.اینها همان جریانی هستند که مجاهدین را به انحلال کشاندند.
این منبع آگاه در ادامه گفت:این بیانیه از جانب جریانی اقتدارگرا و مجعول در خارج از کشور که توسط برخی سرویسهای اطلاعاتی غربی حمایت و هدایت می شوند منتشر شده است. رجبعلی مزروعی عضو سابق حزب مشارکت و سرکرده این گروهک اقتدار گرا با رفتن از ایران در برنامه ای حساب شده با هدایت سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی مدعی نمایندگی سازمان مجاهدین انقلاب در خارج از کشور شده است.
وی افزود: در حالی که چهره های تاثیر گذار این جریان هم اکنون به جرم براندازی در زندان به سر می برند و در حال گذران دوران محکومیت خود هستند عده ای فرصت طلب با استفاده از نام مجاهدین انقلاب در صدد سوءاستفاده و رسیدن به برخی منویات فروحورده خود در این سالها می باشند.
وی افزود:مواضع رسمی این تشکل سیاسی تنها از طریق بیانیه و از کانال رسانه های گروهی منتشر می شود.
نتانیاهو: برای نابودی اسرائیل رهبر ایران از همه مصمم تر است
نخست وزیر رژیم صهیونیستی وقتی از سؤال خبرنگار آلمانی شوکه شد، به جای پاسخ منطقی افسانه هولوکاست و نقش آلمان را به رخ خبرنگار کشید!
ماجرا از این قرار است که خبرنگار نشریه بیلد در مصاحبه چندی پیش خود با نتانیاهو به او یادآوری می کند که مردم آلمان قضاوت بسیار منفی نسبت به رژیم اسرائیل دارند. او می گوید «آقای نخست وزیر! طبق یک نظرسنجی جدید 79 درصد مردم آلمان معتقدند اسرائیل به حقوق بشر احترام نمی گذارد و 70 درصد آنها می گویند اسرائیل منافع خود را بی توجه به منافع ملت ها پی می گیرد. شما وقتی این اعداد و ارقام را می شنوید چه فکر می کنید؟»
نتانیاهو که از این سوال جاخورده بود، می گوید: معلوم است که در آلمان و اروپا برداشت خیلی غلطی از اسرائیل وجود دارد. ما یک دموکراسی هستیم که مقابل ایران و عوامل آن ایستاده ایم. ما یگانه پرچمدار آزادی و حقوق بشر در منطقه ایم. آیا می دانید که یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند و از حقوق شهروندی برخوردارند(؟!)
نتانیاهو در ادامه با اشاره ضمنی به افسانه هولوکاست و نقش آلمان، گفت: طبیعی است که این موضوع در آلمان [نظر مردم آلمان درباره ماهیت ضد حقوق بشری اسرائیل] با تاریخ خاصش خیلی ناگوار است. بدتر از چنین نظرسنجی هایی هم در تاریخ ملت[!؟] ما بوده و تأسف بار است اتهاماتی که روزگاری علیه یهودیان بوده است، اکنون درباره اسرائیل گفته می شود.
طنز تلخ در اظهارات نتانیاهو تحریف مطلق تاریخ و بیان این عبارت است که «یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند»! حال آن که کشور فلسطین اصالتا متعلق به آن اعراب است ضمن اینکه 6 میلیون فلسطینی به خاطر اشغالگری و سبعیت رژیم صهیونیستی از حق سکونت در کشور خود و حاکمیت ملی محروم شده و آواره دیگر کشورها هستند.
نتانیاهو در این مصاحبه با اشاره به بیداری و انقلاب ملت های مسلمان منطقه گفت: وضعیت در خاورمیانه به نسبت 3 سال پیش خیلی بدتر شده و اکنون شاهد سلطه اسلامگرایان و ایجاد حکومت های اسلامی هستیم.
وی همچنین درباره برنامه هسته ای ایران می گوید: این برنامه ذره ای کندتر نشده و با وجود همه فشارهایی که وارد شده، هیچ اتفاقی نیفتاده است. ایران موفق شده حتی غنی سازی 20 درصدی را هم انجام دهد اما جامعه جهانی نه توقف غنی سازی را مطالبه می کند و حتی نمی خواهد تاسیسات زیرزمینی فردو را تعطیل کنند. تاکنون تحریم ها هیچ نتیجه ای در توقف اقدامات ایران نداشته است.
نتانیاهو با بیان اینکه «طرف اصلی اسرائیل در ایران [آیت الله] خامنه ای است که حکومت را هدایت می کند» تصریح کرد: او بیشترین عزم را در ایران برای نابودی اسرائیل دارد و حتی از احمدی نژاد هم در این زمینه مصمم تر است.
خبرنگار پرسید وقتی به مقامات ایرانی فکر می کنید چه احساسی دارید؟ که نتانیاهو پاسخ داد: ملاک احساسات من نیست. مهم واقعیت است و واقعیت این است که هر چه ایران هسته ای تر می شود، این بد است. آنها تروریست ها را سراغ ما می فرستند و حماس و حزب الله را تجهیز می کنند، تهدید می کنند که تنگه هرمز را می بندند و جلوی صادرات نفت را می گیرند
اصلاح طلبان:باید صفت فتنه را از بین ببریم
اصلاح طلبان ورود زوهد هنگام به مباحث انتخاباتی را فرصتی بی بدیل برای عادی سازی شرایط این جریان بعد از فتنه 88 ارزیابی کرده اند.
تصمیم سازان جریان دوم خرداد ضمن تاکید بر ایجاد همگرایی بیشتر برای حضور موثرتر در فضای سیاسی کشور ربایش صحنه رسانه ای را مورد توجه خود قرار داده و تصریح کرده اند،با ورود به فضای انتخاباتی و اظهارنظرچهره های مختلف اصلاح طلب می توانیم بعد از مدت ها بطور رسمی و به بهانه فعالیت انتخاباتی از زیر فشار بیرون آمده و به بازسازی تشکیلاتی خود بپردازیم.
این افراد همچنین با بیان اینکه با اظهار نظرهای انتخاباتی می توان زمینه پذیرش اصلاحات توسط حاکمیت را در افکارعمومی تلقین کرد،گفته اند که اظهارنظرهای مختلف موجب شده است که رسانه های اصولگرا به آرامی و بدون توجه ،صفت فتنه گر را از این جریان حذف کنند.!
گزارشی خواندنی از اطاق فرمان فتنه 88
با گذشت 3 سال از فتنه 88 کماکان بحث در زمینه "فتنه" و ماهیت و اطاق فرمان آن از زوایای مختلف طرح و مورد بررسی قرار دارد.
اینکه واژه فتنه از چه زمانی در این 2 سال وارد سپهر سیاسی کشور شد و به عنوان شاه بیت تحرکات ضد انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت،سوالی است که نیازمند توضیح بوده و می تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.
با اندکی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات بوضوح در می یابیم که واژه فتنه برای نخستین بار اولین بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و کارشناسانه ای که نسبت به مسایل دینی داشته و دارند ، پدیدههای اجتماعی را با نگاه دینی رصد کرده و از این رو برای تبیین ماهیت و کارکرد جریانی که در انتخابات ظهور وبروز پیدا کرد،از این واژه بهره بردند.
فتنه در اسلام به یک معنا جنبه اثباتی و مثبت دارد و آن را یک فرصت و موقعیتی میداند که اهل حق در آن فرصت و میدان، امتحان شده و حقانیت خود را اثبات میکنند. فتنه عرصه و جایگاهی است برای امتحان و آزمایش.در همین خصوص به صراحت در آیات متعدد قرآن کریم مشاهده می کنیم که در مورد فتنه صحبت شده و عبارت «لقدفتنا الذین» در جاهای متعدد آن آمده است.بطور مثال در آیه دوم سوره عنکبوت هم از واژه فتنه استفاده شده و میفرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون».
وقتی قرآن برای مومنان از فتنه سخن میگوید منظور آن "امتحانات" است که برای جوشش درون انسان و به مرحله ظهور رسیدن قابلیتهای فطری آن میباشد. باید ابتلایی باشد تا کسی مثل قاسم بنالحسن علیهالسلام بگوید شهادت برای من با حلاوتتر از عسل است. باید میدانی ایجاد شود و امتحانات پیش بیاید تا این صفتها به ظهور برسند.
فتنه ، از سوی دیگر یک جنبه منفی هم دارد و آن این است که انسانهایی در آن مردود شده و شکست می خورند و به جای اینکه به رشد برسند دچار ریزش می شوند. این موارد جلوههای بد فتنه است که سال 88 پیشآمد و رهبر معظم انقلاب نیز به موجب این نگاه دینی اتفاقات پیش آمده را "فتنه" نام گذاشتند.لذا برای بررسی فتنه پیش آمده و بررسی اطاق فرمان آن می بایست از این دریچه ورود کرده وبه تعبیری به بررسی کارنامه افرادی بپردازیم که در اتفاقات سال 88 مردود شده و از کشتی نظام پیاده شدند.
اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟
سوال اساسی و بنیادینی که در سپهر سیاسی کشور مطرح بوده و تلاش شده است برای آن پاسخ هایی در نظر گرفته شود این است که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟
برخی در پاسخ به این پرسش استدلال میکنند که اتفاقاتی که در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن بوقوع پیوست منشایی داخلی داشته و باید در همین چارچوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به باور این افراد در سال 88 برخی با بد اخلاقی سرانجام اقداماتشان را به جایی رساندند که کشور به مدت یک سال درگیر تنش و غائله شد و ضد انقلاب نیزکه مترصد بهره برداری از فرصت های پیش آمده برای خود بود وارد عرصه شد،به مقدسات توهین کرد، مسجد لولاگر را آتش زد و روز عاشورا و روز 16 آذر به مقدسات توهین کرد.این افراد اینگونه استدلال می کنند که این اتفاقات یک ماجرای داخلی بوده و آن چه باعث شد که ماجرا شکلی از دخالت خارجی را به خود گرفته و اوباما، کشورهای اروپایی و رسانههای ضد انقلاب به جنجال آفرینی بپردازند ،تبعات این مسأله داخلی بوده است.
استدلال این طیف همچنین این می باشد که دشمن جز دشمنی هدفی نداشته و اصولا حضور آنها در این فتنه به این معنی نیست که فتنه 88 یک پروژه خارجی بوده است.
لجاجت سیاسی ؛دیدگاهی دیگر در خصوص فتنه
یکی ای دیدگاه های دیگری که در خصوص فتنه 88 مطرح می شود این است که ،آنچه در فتنه 88 اتفاق افتاد، داخلی بوده است و نه یک فتنه برهم زننده خارجی. معتقدین به این دیدگاه بر این باورند که لجاجت نیروهای داخلی در عرصه سیاست زمینه ساز این فتنه شده و کافی است که برای حل این ماجرا جلوی لجاجت افراد گرفته شود.
اردوکشی،تعبیر دیگر از فتنه
این اما همه ماجرا نیست .طیف دیگری نیز در رابطه با فتنه، دیدگاه دیگری دارند.
اینان بر این باورند که اتفاقات سال 88 تنها بر پایه لجاجت نبوده است،بلکه مساله اساسی، یک پروژه ویژه بوده که نقطه آغازین آن اردوکشی در خیابان ها به بهانه انتخابات بوده است.به باور معتقدین این دیدگاه اگر موسوی لجباز بوده پس رفتار افرادی همچون خاتمی، کروبی ،مجمع روحانیون، حزب مشارکت و... را باید چگونه تعبیر کرد. اگر لجاجت بین احمدینژاد و موسوی بوده پس باید مرز لجاجت شخص احمدینژاد باشد اما اینان از احمدینژاد فراتر رفته و قداست رهبری را شکستند. به باور این طیف ،در فتنه 88 ترکیبهای مختلف حضور داشتند که تمام طیفهای اصلاح طلب و ضد انقلاب حضوری موثر و عمیق داشتند.
در مجموع با توجه به طرح این دیدگاه ها باید جستجو کرد که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده و این اتفاقات از چه منشایی هدایت می شده است.
نگاه به بیرون
ماجرا این است که آمریکاییها از مدت ها قبل دنبال تغییر بودند و به این باور رسیده بودند که امکان برخورد نظامی با ایران سخت بوده و سناریوی محاصره اقتصادی نیز بی اثر بوده است.در این زمینه دهها سند وجود دارد که نشان می دهد آمریکاییها سناریوی تغییر را از درون و با بهره گیری از نیروهای داخلی را در دستور کار خود قرار داده بود.
به عنوان مثال،کاندولیزا رایس وزیرخارجه دولت بوش از سال 2006 به دنبال برقرای روابط سیاسی با ایران بود.مبنای طرح وی ایجاد سفارتخانه آمریکا در ایران بود و صراحتاً میگفت تا زمانی که از ایران دور هستیم قادر نیستم بر ایران اثر بگذاریم. وی همچنین تاکید داشت برای اینکه بتوانیم در ایران کار کنیم، باید آرم دشمن از نام آمریکا برداشته شود و مردم و نظام سیاسی ایران مانند یک کشور رسمی با ما برخورد کند.
این تئوری ای بود که آنها با جدیت به دنبالش بودند که بنا به دلایلی سرنگرفت. حال اکنون واضح است و اخباری نیز وجود دارد که آمریکاییها در این راستا د چند دفتر بالای سر ایران تاسیس کردند، در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، در باکو پایتخت آذربایجان .ضمن اینکه قبلاً نیز دفاتری مثل دفتر سلیمانیه عراق و دفتر دبی نیز تاسیس شده بود.
نگاهی به دفاتر آمریکایی ها در منطقه
دفتر سلیمانیه در سالهای اخیر خیلی فعال بود. بعضی از رسانههای آمریکا از جمله نیویورک تایمز با صراحت گفتهاند که بارها اعضای مسلح گروه پژاک را در نزدیکی پایگاه سلیمانیه دیده اند. آمریکایی ها همچنین حداقل دو دفتر هم در اروپا داشتند و درفتنه 88 به کار گرفتند مثل دفتر هلند که از بیست سال پیش فعال بود. در لندن هم دفتری را فعال کردند و دفتری نیز در استانبول فعال کردند.
علاوه بر این، آمریکاییها یک پایگاه در بگرام افغانستان، یک پایگاه در ظهران عربستان و یک پایگاه در جزیره سوکوترا در یمن این دفاتر چند کار کلیدی را ساماندهی می کردند از جمله تماس با ایرانیانی که به خارج سفر میکردند. آنان می دانستند در استانبول، ایرانیان که اطلاعات داشتند و مذهبی هم بودند به شهر مذهبی و تاریخی استانبول میرفتند و به آنکارا نمیرفتند. اقدام اول آنها جمعآوری اطلاعات از افرادی بود که از ایران میرفتند و هرگونه اطلاعاتی اعم از کماهمیت و مهم را میگرفتند.
وزارت اطلاعات از برخی از این افرادی که به این دفاتر رفتهاند سوال کرده است در این دفاتر چه چیزی از شما سؤال کردند معلوم شد که ابتدا سؤالات عادی را پرسیده بودند ولی آمریکاییها از بین این حرفها به یک جمعبندی میرسیدند.
اقدام دوم آنها در نزدیک مرزهای ایران در شهرهایی همچون استانبول،دبی و باکو بود.آمریکایی ها کسانی را با هویت ایرانی نزدیک مسافران کرده ، اطلاعاتی را از آنان جمعآوری میکردند.
وزارت اطلاعات تأکید دارد که این دفاتر از حدود 65 هزار نفر ایرانی که مسافرتی به این شهرها داشته اند،اطلاعات جمعآوری کردهاند.
اقدام سوم آمریکایی ها نیز ایجاد هماهنگی با اپوزیسیون و مخالفان با ایرانی های بی طرف بود که درصدد بودند از این افراد برای روزهای خاص استفاده کنند.
آنچه در داخل و خارج انجام شده و بعضاً منتشر هم شدهاند بیانگر سازماندهی نیروی انسانی بعنوان کار مشترک همه این حلقهها بوده است.
کاملاً واضح است که نمیتوان در دانشگاه مریلند نشست در مورد نقش سپاه در ایران چیزی نوشت. باید در ایران کسی با آمریکا همکاری کند تا چنین گزارشی که دارای جنبه عینی باشد، تهیه شود.
نشانه های دیگر
یک نشانه دیگر این است که قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوی ایران، دولت آمریکا با صراحت در مذاکرات دیپلماتیک با طرفهای غربی و آسیایی گفته بود که ما ارتباط با ایران را باید موکول کنیم به بعد از انتخابات.بی گمان آمریکایی ها از این مسئله هدفی را دنبال می کردند.
پیش از انتخابات ایران یعنی در بهار سال 1387 ،به سفیر لبنان در پاریس هشدارهایی داده شده و به صراحت به وی گفته شده بود که ایران به زودی متحول میشود و شما لبنانیها به ایران تکیه نکنید. همان هنگام سفیر لبنان که از اعضای جنبش امل لبنان بود،این پیغام را به سفیر ایران در پاریس اطلاع داده است.بی شک این پیغام از یک برنامه عملیاتی می دهد که شواهد دیگر آنها بعدها مشخص شد.
آنها بارها تأکید کردهاند که ایران را با جنگ نمیشود تغییر داد باید از داخل تغییر کند. اکنون نیز آنها معتقدند تحریم حلال مشکلات نیست ولی از آنجا که باعث میشود ایران در مواجهه با مخالفان داخلی کنار بیاید و گاردش را در مقابل داخلی ها باز کند و این سبب میشود که فعالیت مخالف نظام کمهزینه شود،مطلوب است.
اگر ما در این زمینه سیر اقدامات سران داخلی فتنه را مرور کنیم، میبینیم جریانات داخلی هیچگاه سفرهشان را از آمریکائیها جدا نکردند. مثل اینکه متقابلاً داخلیها هم این احساس را دارند که این فشار بیرونی جبران کننده ضعف داخلی آنها است. آنان ظاهراً احساس میکنند که اگر چه در داخل ایران حمایت تودهها را از دست دادهاند ولی کسی در عرصه بینالمللی هست که برای آنها یقه پاره کند.
در این دفاتر خارج از کشور عناصر سرشناس اپوزیسیون ایرانی حاضر میشدند و به نوعی بستر خارج کشور را به داخل ایران وصل میکردند.
به این خبر که در همان ایام فتنه توسط منوچهر متکی وزیر وقت امور خارجه ایران در رسانهها نقل شد توجه کنید: در هفته اول آشوب، هواپیماهای انگلیسی مسافران خاص ایرانی مستقر لندن را در هر روز با پروازهای 500 تا 600 نفره به داخل ایران منتقل میکردند از پایگاههای دیگر هم همین انتقال مخالفان وجود داشته است.
خبرهای موثق میگویند انگلیسیها موفق شدند از طریق دفتر لندن با 700 هزار ایرانی گفتگو کرده و تعداد زیادی از آنان را به اپوزیسیون داخلی وصل کنند. سازمان مشخص سیاسی برای روزهای خاصی طراحی کرده و آموزش داده بودند.
در روزهای فتنه مثلاً در میدان 7 تیر تهران سه گروه جداجدا میآمدند. گروهی دیده بانی میکردند و اخبار را به جایی منتقل میکردند گروه دومی میآمد که دست به تظاهرات میزد و به صورت ظاهراً مسالمت آمیز شعار میداد و گروه سومی میآمد که ماموریتش آتش زدن اتوبوسها، سطل های زباله و درگیری ایجاد کردن بود و هیچ کدام از اینها در کار دیگری دخالت نمیکردند.
در کتاب جبن شارپ به افراد دستهی اول و دوم توصیه شده که کار خطرناکی نکنند. او میگوید یا دیده بانی میکنید یا شعار میدهید و لبخند بزنید و حتی به حرفهای پلیس گوش کنید و بدون درگیری متفرق شوید. این بخشی از کارکرد و کار ویژه این دفاتر بود. ردپای ماجرا نشان میدهد که این مساله که از سال 2006 آغاز شده یعنی از اواسط دوران وزارت خارجه خانم رایس.
نکته دیگر این است که آمریکاییها کارهای چند لایهای را تدارک دیدهاند یکی از کارهایشان در فتنه 88 این بود کارهای اطلاعاتی امنیتی را که قبلاً ناهمخوان بود هماهنگ کردهاند.
همواره در مسائل خارجی بین سیا، پنتاگون، شورای روابط خارجی و کاخ سفید اختلاف هست اما آمریکا در فاصله سالها 2006 به بعد معاون هماهنگ کننده ای رامنصوب کرده تا در مورد ایران این فعالیتها را هماهنگ کند.
در صحنه فتنه اوباما هم انسجام داد و آمد یک نفر را با اختیار تام یعنی دنیس راس را مسئول هماهنگی میزهای ایران در مراکز تصمیمگیری آمریکا درباره ایران کرد که هیچ اختلافی به هم نداشته باشند.
نکته دوم این است که پیش از این نیز میزهای ایران در کاخ سفید و سایر مراکز آمریکا وجود داشته است اما کار آنها فقط جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادههای اطلاعاتی اطاق عملیات به تصمیمگیری گروه بودند و اولین بار تقلب در انتخابات توسط هماهنگ کننده مزبور کلید زده شد در این جلسات تصمیمگیری نوعاً چند عنصر ایرانی هم حاضر میشدند. چه مهمانان تک زیست مثل سازگارا و چه مهمانان دو زیست مثل امیر احمدی در یکی از جلسات که دو عضو هم آنجا حضور داشته است و در اردیبهشت 87 بوده توافق میشود که باید در انتخابات آینده ایران بحث تقلب کلید زده شود و این دو عضو نهضت آزادی پس از بازگشت به ایران با فرزند یکی از مسئولان ارشد روحانی صحبت میکند و موضوع را با او در میان میگذارد و میگوید اگر ما از موضع نهضت آزادی بحث تقلب را کلید بزنیم جا نمیافتد و بعد هم هر کس آن را مطرح کرد میگویند این خط نهضت آزادی است ازاین رو کسی باید این را در ایران کلید بزند که به دلیل نسبتش با نظام مورد قبول واقع شود.
مهدی هاشمی اولین نفری است که این لقب را 8 ماه قبل از انتخابات کلید بزند.این فرد پدرش را قانع میکند که بحث تقلب را مطرح کند و او در شهریور 87 آن را علناً مطرح مینماید.
در آن جلسه در آمریکا 4 محور را توصیه میکند و همه آنها را اجرایی میکند این بخشی از ماجرا است.
کارهای دیگری آمریکا در این زمینه انجام داده است مانند اتاق های فکر. در آنها که ترکیبی از نیروهای ایرانی آمریکایی دیده میشود در هر اتاق فکر بین 5 تا 6 نفر عنصر ایرانی،هم عضو بودهاند.
این اتاقها حدود 30 مرکز هستند که در این زمینه کار میکنند که 5 تا 6 نفر ایرانی که عمدتاً تک زیست هستند،نظیر مومنی، حقیقت جو، سازگارا، مهدی خلجی، امیر ارجمند، گنجی، مخملباف، مهرانگیز کار و... در هر گروه 15 تا 20 نفر عنصر آمریکا و 5تا 6 نفر عنصر ایرانی هستند.
کار اینها این است که وضعیت سنجی کرده و جمعآوری اطلاعات کنند و به صورت بسته به کنگره بدهند و این کار گروهها هنگامی که می خواهند پروژه را به کنگره ارائه بدهند افراد ایرانی عضو این کارگروهها هم در کنگره حضور دارند که بگویند این گزارش از ایران است و برخی دیگر هم اصالتاً ایرانی نیستند مثل نراقی، آموزگار، امیر احمدی، ولی نصر.
در آمریکا حداقل 2700 اتاق فکر وجود دارد که حدود 700 اطاق فکر راجع به ایران وجود دارد و در هر دانشگاه آمریکا یک اطاق فکر در مورد ایران وجود دارد این اطاق های فکر ماموریتی که دارند این است که باید هر کدام در هفته دو مقاله تولید کند و هر چهار ماه کتابی راجع به ایران منتشر نماید.در هر موضوعی به کنکاش در مورد ایران میپردازند، مثل نقش تشیع در انقلاب ایران.
این اطاقهای فکر در سال حدود 2800 عنوان کتاب در تیراژهای بالا راجع به ایران منتشر میکنند که نشان میدهد که چه کارهای عظیمی راجع به ایران انجام میدهند اگر شما تعدادی از اینها را بکاوید اسمشان در ردیف بودجه رسمی آمریکا آمدهاند نکته دیگر این است که در این اطاقهای فکر از چهرههای شاخص، سناتور، معاون وزیر حضور دارند و نکته دیگر اینکه در قانون بودجه آمریکا پشتیبانان آنها که وزارتخانهها هستند مشخص میباشند.
اینها چگونه با مسائل ایران ارتباط برقرار میکنند این مجموعهها به بهانههای مختلف به ایران سفر میکنند، با مردم تماس برقرار میکنند با سازمان های مختلف با بهانهای مختلف ارتباط میگیرند و کسانی را از اتاقهای فکر آمریکا به این سازمانها وصل میکنند یکی از همینها که من در رادیو گفتگو با او میز گرد داشتم خودش بعد از پایان برنامه میگفت که من پولی میگیرم و اطلاعات خواسته شده را به دانشگاه مریلند می فرستم.
یک نکته کلیدی از گزارش های اتاق فکر غربی ها
یک نکته کلیدی در گزارشات این اتاق فکرها این است که کارهایشان هویت گزارش دارد یعنی به صورت گزارش میآید و انتهایش هم گاهی نظریه دادهاند و گاهی هم نظریه ندادهاند.
غیر از این اتاق فکرها، موسسات نظرسنجی وجود دارد که آمریکائیها راه اندازی کردهاند مثل زاگبی، گالوپ و پیو برخی از موسسات نظرسنجی کارکرد عمومیاش را گرفتهاند و فقط او را محدود به نظرسنجی از نخبگان ایران کردهاند و درصدد بودهاند که از این طریق همواره نبض ایران را بگیرند.
نورمن سالومون میگوید : نظر سنجیهای گالوپ در خارج از آمریکا همواره آن چیزی است که مورد نظر سفارتخانههای امریکا است. اما یک سری نظر سنجیهای دیگری هم انجام میدهند واقعا کار ویژه میکنند برای تصمیم گیریهای آنها. نکته دیگر این است ارتباط این اتاق فکرها با نهادهای مذهبی است که به شبکه سازی در جوامع اسلامی میپردازند. مثلاً تشکیلاتی در اندونزی هست به نام جنبش محمدیه که آمریکاییها با آن ارتباط برقرار کردهاند یا در ترکیه با فتح الله گولن رئیس یک جنبش مذهبی ارتباط برقرار کردهاند و از دل آنها توجیهای بیرون آوردهاند.
طیف وسیعی از شخصیتهای کشورهای اسلامی در مصر، لیبی ، لبنان و... را شبکهسازی کردهاند و کارشان این است که این شبکههای به ظاهر بومی با کمک دولتها در جهت به هم زدن نهضت بیداری اسلامی عمل کنند یعنی آنان به ساخت و تقویت جنبشهای باصطلاح میانهرو و در واقع وابسته برای تضعیف جنبش اسلام گرایی روی آوردهاند.
تمام این جریانات وصلاند به یک سیستمی در آمریکا که در آن سیستم افرادی حضور دارند آمریکایی ایرانی و غیر ایرانی که مسائل جهان اسلام و از جمله ایران را در آنجا پخت و پز میکنند و میگویند ما باید این جریانها را فعال کنیم و ادبیات آنها را منتشر کنیم و ارتباط شکلگیری این شبکهها با ایران این است که میخواهند در مقابل جمهوری اسلامی پادزهر ایجاد کنند.
در ماجرای فتنه از همه این ظرفیتها استفاده کردند که جریان فتنه را پشتیبانی کنند و از آن برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کنند.
در واقع برخلاف تحلیلی که ارائه میشود که این ماجرا داخلی بود، اسناد زیادی هست که ارتباط با خارج برقرار شده بود و در مورد موسوی این اسناد وجود دارد که سازمانهای آمریکایی سالهای قبل از 88 و حداقل از سال 1375به ایشان وصل بودند.
این مجموعهها در مورد شخصیتهای موثر ایران هم مطالعاتی و جمع بندیهایی دارند که مثلا فلانی روحیات سازشکارانه و پرخاشگرانه دارد و میتوان از او یک چهره مخالف نظام ساخت.
به شخصیت شناسی روی آوردهاند. آنها خیلی وقت بود که شناسایی کردهاند که موسوی میخواهد وارد سیاست شود در اسناد آمده موسوی شخصیتی پرخاشگر، متکبر و قدرتطلب است.
آنها افراد را آنالیز میکنند شخصیتها را و بر اساس آن برنامهریزی میکنند، شک نکنید، سفیر انگلیس را نگاه کنید که در وبلاکش همزمان با بیانیه موسوی، بیانیه میدهد و بر خلاف عرف دیپلماتیک علیه کشور محل ماموریتش لجن پراکندی میکند.
در سطح بینالمللی قطعنامه تصویب میشود و توهینهایی میکنند و لذا قطعاً این حلقهها حلقههای مکمل هستند.کار مشترک میکنند منتهی کار مشترکی که در راستای اتاق فکرهای خارجی هستند.
دقت کنید در روز عاشورا قرار بود کاری انجام شود؛ سایت بیبیسی فارسی داشت به آشوب گران خط میداد و میگفت که قرار نیست نیروی انتظامی مداخله کند و قرار نیست کار به خشونت کشیده شود و در ادامه میآید به دروغ مینویسد: خیابان مملو از جمعیت مخالف است، گروهها دارند به هم میپیوندند، از پلیس خبری نیست» این یعنی اینکه صحنه را مدیریت میکند. یک تظاهرات بیضرر و بیخطر را دارد به تصویر میکشد.
میتوانیم با قاطعیت بگوییم نباید فریب عناوین را بخوریم و تردید کنیم که مگر میشود موسوی و کروبی در پازل آمریکا قرار بگیرند. مخملباف خودش به اتحادیه اروپا رفته و گفته است که من به عنوان نماینده موسوی با شما صحبت میکنم از شما میخواهد که تحریمها را تشدید کنید تا ایران تسلیم شود و در ایران هم از سوی سران فتنه هیچ واکنشی به سخن او داده نمیشود که نه ایشان نماینده ما نیست یا ما این موضع ضد ملی را قبول نداریم.
این یک پروژه است نه دو پروژه و عناصری در این صحنه فعالند که عنان را هم خارجیها در آن دست دارند.
در بیانیه موسوی اصلاً لفظ شهید شهریاری را به کار نبرده است و از ترور دانشمندان ایرانی اسم برده است و در آخر هم میگوید که چکار میکنیم که دانشمندانمان ترور میشوند و این همان حرف آمریکائیها را میزند.
یک فتنه طراحی شده در خارج بود به سالهای قبل برمیگردد. از سال 2006 آمریکائیها تدارکات گستردهای در این باره داشته اند حداقل تدارک خارجیها 10 برابر ایرانیها است.
یکی از کارهای آمریکائیها این بود که گروههایی از ایران را به خارج دعوت کردند به طور متوسط در هر تور 100 نفر شرکت داشتهاند که تعداد آنها 110 تور بوده است و هر کدام از این تورها یک دوره یک ماهه میدیدهاند، آنها نمیآمدند آدمهای مخالف نظام را شناسایی کنند و با خود ببرند بلکه عناصری که ظرفیت دارند میبردند واشنگتن و آموزش میدادند.