اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!
هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پروندهای ویژه
ضمن بررسی ارتباط اصلاحطلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از
نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.
هامون به نقل از محدوده:
هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن
حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می
رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با
انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در
سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار
اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.
این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در
پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری
اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.
هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه
انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی
بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه
بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه
مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را
به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی،
میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را
مورد نقد و بررسی قرار داد.
این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهرههای اصلاح طلب که سابق
حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از
نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.
گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.
حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل
کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است
هامون به نقل از محدوده:
آیتالله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنهگران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمیکند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنهگران را خوب میشناسند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.
صادق زیباکلام : اصلاحطلبان زیر صفر هستند
قویترین سرویس اطلاعاتی جهان
هامون به نقل از محدوده:
وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر میکند.
وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژههای مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژهها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژهها تزریق کنیم.
جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژههای به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آنها در دستور کار قرار دارد.
وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاههای اجرایی از طریق وزارتخانهها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژههای خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرحها است.
نقش مردم در جشنهای دینی کمرنگ شده است
استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشنهای مذهبی در سالهای اخیر نقش مردم در برگزاری این جشنها کمرنگتر شده است.
جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشنها نسبت به گذشته کمرنگ کردهاند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه میکنند.
وی با بیان اینکه دولت و رسانهها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام میدانند و براین اساس در جشنها به خوبی ظاهر میشوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشنها مشارکت داشته باشند.
جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوهتر جشنهای نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوهتر از سالهای قبل برگزار کنند.
سرویس اطلاعاتی ایران قویترین سرویس جهان است
استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نامگذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.
جلال زاده اظهار داشت: آنتنهای شبکه های ماهوارهای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل میدهند و در این میان رسانههای جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.
وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانههای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی میخواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانههای جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکند.
جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.
وی تصریح کرد: امروز قویترین و زبدهترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.
جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگیهایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.
با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم
استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.
جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرنها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی میخواهد مسیر خود را تغییر دهد قرنها طول میکشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملتها باید قرنها وقت میگذاشتند تا به این بالندگی برسند.
وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتهایم.
جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخصهای رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.
توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي
![](http://loxblog.com/files/fa/news/1391/4/11/103684_117.jpg)
هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایرانایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواساس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.
**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش
تنگه هرمز یکی از راهبردیترین آبراههای بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید. تمام کشتیها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آبهای ایران و عمان است عبور کنند.
جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتیهای باری رابازرسي مي کرد تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواساس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفتهترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی
ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.
** كالبد شكافي يك جنايت
روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بینالمللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر میشدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.
کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد، مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.
ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزمناو به شمار میرفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزم ناو به موشک زمینبههوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.
بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.
**گزارش گروه حقیقتیاب ایکائو
در جلسهٔ فوقالعاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقتیاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده، تشکیل شود.
فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.
همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفتهاست که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.
**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه
دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.
نمایندهایالات متحده در سازمان بینالمللی هواپیمائی در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.
در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقتیاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بینالمللی پیشبینی شده پرواز میکرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.
ناو وینسنس میتوانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرندههای خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت میشود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!
** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا
ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود میفرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی میکردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ میتوانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاحهای هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاههای ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکشهای ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکشها به پرواز درآورده میشدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردانهای فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جتهای جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال میتوانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست میکرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.
کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثهای بود که در ۲ ژوئن (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار میگرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایقها آتش گشود؟ او کار هوشمندانهای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آنها بسیار حرفهای عمل میکردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنالهای نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمیگذاشت». وقتی راجرز اعلام میکند که میخواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی میکند و به خدمهاش میگوید: «این هواپیما که داره اوج میگیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی میکنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود میگوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بیخبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجهزدن بود.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:
ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کمتجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود میآورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمیشد.
**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت
دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!
** تجلیل از خدمه ناو وینسنس
تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده میشود. مدال مبارزه به کسانی داده میشد که میتوانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقالهای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آنها با قایقهای تندروی جنگی ایرانی بود.
در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت میکند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت میکرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشارهای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود که بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.
**قطعنامه 616 شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نمایندهایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیدهاست بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:
1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد.
2- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.
بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!
نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی
![](http://loxblog.com/fckeditor/editor/images/stories/khatami/15-10-1389_image634298435388957500.jpg)
هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.
نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دورههاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل ميشد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروههاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك ميشد تا براي تصميمگيري بهتر امور را به پيش ببرند.
وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت ميگيرد.
حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا ميشويد، گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را ميدهم.
وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش ميبرد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.
وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق ميدهيم.
نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت ميكند و كمتر اتفاق ميافتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس ميتوان گفت كه تاثير تصميمگيريهاي دولت و وزارتخانهها در تعيين نرخها اثرش زودتر مشخص ميشود.
حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.
وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيريهاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمتها در برخي اقلام ديده ميشود.
نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمتها و گرانيها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشههاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كردهاند به طوري كه بيبيسي بعد از هر برنامهاي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي ميشود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس ميدهد. اين كارها نشان ميدهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ ميشود.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيريهاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي ميكنيم.
در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميمگيريهاي دولت واكنش نشان دهيم.
حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنشهايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كردهايم به تصميمگيريهاي غيرقابل پيشبيني دولت آقاي احمدينژاد.
به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمتها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك ميكند و احتمالا گراني را دامن ميزند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.
نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات
حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکنید اظهار داشت: حال برای این سؤالها زود است.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سهگانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.
همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راهحلي برسيم.
نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سالها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.
به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياستجمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلامگرايان در انتخابات رياستجمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياستجمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.
وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواستههاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.
حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.
وي در پيشبيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.
دیدگاه رهبری درباره مخارج بیرویه در اعیاد مذهبی
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره
مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.
هامون به نقل از محدوده:
در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم میداند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بیرویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.
اینکه چنین مخارج و هزینههایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در
استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر
میگذرد.
پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به
عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را
برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت
کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این
سازمانها و افراد دارد؟
پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مىباشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.
حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد
![در در](http://www.nedayeenghelab.com/images/docs/000048/n00048974-t.jpg)
سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .
به
گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح
کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه
وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی
رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را
در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه
با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان
را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی
اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس
بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب
برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو
چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد
داشت؟
این
روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در
فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه
ای روبرو گشته اند.
"لیلی
رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه
اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و
ما به نظام باج نمی دهیم !
گوشه
ای از دوستان لیلی رشیدی
سایتها
وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن
مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است
که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در
حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است
؟
*به دلیل جلوگیری از اشاعه
منکر برخی تصاویر محو شده است.
آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!
![از از](http://www.nedayeenghelab.com/images/docs/000049/n00049036-b.jpg)
اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه
اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر
به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان
فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه
کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح
طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در
نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف
ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از
جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴
با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی
حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی
خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز
گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید
دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت
هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در
جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.
۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در
عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت
به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی
همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای
نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق
،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای
از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل
آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع
ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات
باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند
مجددا تجیهز شوند.
۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با
تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی
نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی
از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که
دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.
باتوجه به شکل گیری
طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم
اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از
دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی
باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به
دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳-
بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن
خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود
بی تردید شکل
گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته
است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان
است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.
وقتی ملیگراها و فتنهگران و جریان انحرافی مثلث میشوند
بولتن نیوز: جریان انحرافی بهتازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.
به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشههای خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.
از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.
روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام میدهد که اصل حمایتهایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که انهم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.
روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.
روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!
هفته نامه آسمان هم نیروی
انتظامی و گشتهای ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد
و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد
را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنن
روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بیبیسی درباره مرسی
![خبرگزاری فارس: روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بیبیسی درباره مرسی خبرگزاری فارس: روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بیبیسی درباره مرسی](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/07/04/51016_PhotoA.jpg)
روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود در یادداشتی با عنوان « حسادت ایرنا به فارس »به قلم « زهرا طباخی » آورده است:
با عنوان یکی از مهمترین ابزارهای برتری یابی سیاسی در کشاکش جنگ نرم اطلاعاتی بهرهگیری از کانونهای مدیریت قوی و به روز «رسانه» است. هر دولتی بنا به ویژگیهای سیاسی نظام متبوع خود از بازوان رسانهای برخوردار است که با صرف هزینههای کلان تلاش میکند در کارزارهای بینالمللی آفند و پدافندهای مناسبی در حوزه برتری اطلاعاتی از خود بروز دهد.
یکی از اقدامات معمول پدافندی در حوزه جنگ رسانهای تکذیب اخبار است به این صورت که مدیران رسانههای کشوری یا منطقهای با اهداف مشترک تصمیم میگیرند به محض مواجهه با یک حمله رسانهای سیاسی شدید پیش از عبور از بحران برای کنترل شرایط دشوار پیشرو بنیان خبر ضربه زننده را نشانه بگیرند. معمول این است که ابتدا صحت خبر مورد نظر زیر سوال برده میشود تا یک فرصت کوتاه برای تجدید قوا و تصمیمگیری در ذیل گمراهی پدافندی، ایجاد شود و ضمن بررسی پایههای خبر تلاش میشود با استفاده از زمان کوتاه بررسی اصالت خبر توسط مخاطبین، راههایی برای کنترل میزان خسارت روانی به بار آمده پیش بینی شود.
درباره موج بیداری اسلامی رخ داده در منطقه خاورمیانه اولین تشخیص متخصصان حاضر در اتاق فکر رسانه غرب این بود که اصل «اسلامی» بودن این حرکت عظیم به چالش کشیده شود تا در طول زمان پیش رو با استفاده از همه استراتژیهای مبارزه از جمله استفاده از ظرفیت نفودیهای استعمار در اجتماعات فکری و سیاسی مردمی، خط فکر قوی اسلامی در منطقه به حاشیه رانده شود. انتخاب نام «بهار عربی» و تاکید بر آن از همین رو بوده است.
بگذریم از تاکیدات برخی سیاسیون جاهل یا جاعل داخلی که خواسته یا ناخواسته با استراتژی مشهور دشمن همراه شدند. وقتی اولین دولت اسلامگرا در تونس به قدرت رسید مجددا بحرانیابی رسانهای صورت گرفت و ضمن پذیرش اصل به قدرت رسیدن اسلامگرایان، بنا بر این گذاشته شد که با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی رویگردانی مردم از احزاب تازه به قدرت رسیده بی تجربه حتمی خواهد بود. اما قویترین ضربه، در مصر به پیکره غرب وارد شد آنجا که بعد از مخاطرات بسیار اصل سیستم دموکراسی غربی به چالش کشیده شد. بعد از عملی شدن صدها نقشه رسانهای از جمله تخریب چهره اسلام با بزرگ جلوه دادن اقلیت سلفی وابسته به عربستان و اسلام انحرافی که مسیحیان را کشتار میکند و زنان را محروم از حقوق اولیه اجتماعی میداند باز هم آنچه از صندوقهای رای بیرون آمد اسلامی نزدیک به شق نبوی و علوی به نام اخوانالمسلمین بود. پس تلاشهای بعدی موتور تخریب رسانهای غرب به سمت خاستگاه اسلام اصیل مجددا چرخید. بیبیسی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.
منطق حکم میکرد به محض شیوع چنین خبر کذبی، رسانه دولت مدیریت امور را به دست گرفته و ضمن بررسی اصالت و صحت خبر کذایی پدافند رسانهای را آغاز کند. در مقابل با خالی ماندن عرصه از مبارز رسانهای خبرگزاری فارس اقدام به بررسی موضوع کرده و ضمن انتشار مصاحبهای مفصل با منتخب مردم مصر پرده از پروژه کثیف بیبیسی و اذناب وابسته دجال از جمله العربیه برداشت. مشخص است که طبق روند ترسیم شده؛ العربیه باید ابتدا مصاحبه محمد مرسی با رسانه معتبر و مشهور ایرانی را دروغ بخواند و تیم مدیریت رسانه غرب نیز از دیوار بلند حاشا صعود کنند، دیواری که سقوط از آن حتمی است اما در کشاکش بررسی موضوع توسط مخاطبین فرصت مناسبی برای عملی کردن نقشههای بعدی و تهیه تحلیلهای مناسب فراهم خواهد شد.
حال سوال این است که نقش رسانه دولتی ایران، ایرنا در این فضای جدی جنگی کجاست؟ حمایت از دشمن و زیر سوال بردن آفند موثر و سهمگین رسانه خودی و همراهی با رسانههای دشمنان قسم خورده و تابلودار منطقهای مثل عربستان و کویت؟! جالب اینجاست که پیش از این هم رسانه دولت به علت مدیریت ضعیف و غیرعلمی خود به دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیسجمهور نیز خسارتهای فراوانی وارد کرده است. کاهش محبوبیت احمدینژاد در داخل و توجیه ضعفهای مشهور بعضی متخلفان حاضر در تیم رسانهای دولت و سایر جایگاههای حساس مدیریتی از آن جمله است. بعد از همه گیر شدن جمله «ما ایران را دوست داریم اما روزنامه ایران را نه!» اکنون ظاهرا نوبت به اپیدمی تنفر از ایرنا رسیده است!
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
ساز ناکوک اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری
![خبرگزاری فارس: ساز ناکوک اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری خبرگزاری فارس: ساز ناکوک اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/07/13910407000258_PhotoA.jpg)
آیا زمانهی دوم خردادی دیگر فرا رسیده است؟ این سؤال وقتی پدید میآید که تیتر «بازگشت به دوم خرداد» همراه با تصویر یکی از کاندیداهای احتمالی بر صفحهی نخست یک رسانهی مطرح اصلاحطلب، نقش میبندد.
واقعیت این است که آنها سودای بازگشت به قدرت کردهاند، قدرت از دست رفته، سالهاست نه به پاستور راهی دارند و نه روزگار خوش سابق در پارلمان، این اما تمام ماجرا نیست و روزگار ناخوش آنها تنها به نبودشان در پاستور و غربتشان در بهارستان خلاصه نمیشود.
دور دهم انتخابات ریاست جمهوری که فرا رسیده بود، چنان کردند که امروز بخشی از آنان دوران محکومیت را سپری میکنند و بعضی دیگر از بزرگانشان زاویهای انتخاب کرده و گوشهنشینی را برگزیدهاند، اندکی از آنان نیز اگر چه ماندند اما سکوت را بر هر چیز دیگری ارجح دانستند. هر چه بود اصلاحطلبانی که در برههای از زمان جزیی از ساختار قدرت در سپهر سیاسی ایران تعریف میشدند، هماکنون ارتباطشان با بخشهای گوناگون ساختارهای قدرت یا شکننده و ضعیف است یا به کل منقطع.
اما داستان بازگشت چیست؟ این مهمترین سؤال برای تحلیلگران و رصدگران مسائل سیاسی است. شاید حتی مهمتر از این سؤال که کاندیدا و کاندیداهایشان کیستند؟
«چرایی بازگشت» و «چگونگی بازگشت» باید به این دو پرسش پرداخت و برای رسیدن به پاسخ به بررسی شرایط کنونی آنان همت گماشت؛ امری که آنان باب میلشان نیست و بر آنند تا بیشتر از آینده برای همه سخن بگویند نه آنچه امروز بر آنها میگذرد.
چرایی و چگونگی بازگشت
گروههای مختلف آنها امروز هر یک به گونهای متفاوت میاندیشند. بسیاری از نیروهای سیاسی متفرق شده و برخی حتی شوق نشستن بر سر یک میز با رفقای دیروز را ندارند. حاصل جمع همهی اینها بیشک به یک درمان احتیاج دارد؛ سامان مجدد و این بیتردید میتواند مهمترین دلیل تلاش برای بازگشتشان به قدرت باشد. به دیگر سخن اینکه تصمیمسازان آنان نیک میدانند چنین رقابت بزرگی که طعم سودای بازگشت به قدرت از دست رفته را دارد، بهترین بهانه برای آوردن و نشاندن رفقای دیروز در گعدههای سیاسی است.
آنچه تئوریسینهای آنان علاقه دارند تصویر امروز اصلاحطلبان باشد، تلاش برای یافتن نامزد مناسب از میان کاندیداهای مطرحشان است. این چنین وانمود میکنند که در مرحلهی رسیدن به اجماع بر سر کاندیدای واحد هستند.
آیا آنها به واقع در چنین مرحلهای قرار دارند؟ واقعیت این است که اصلاحطلبان آگاهانه از پاسخ به این سؤالها میگریزند. حاکمیت چه نظری دربارهی بازگشت این جریان دارد؟ آیا جواز حضورشان صادر شده که به انتخاب کاندیدا میپردازند؟
اما این همهی ماجرا نیست!
اما این همهی ماجرا نیست! به نظر میرسد تصمیمسازان این جریان برای تحقق غیر از این (عدم موافقت با حضور و معرفی کاندیدای اصلاحطلب یا مناسب نبودن شرایط برای چنین رویدادی) نیز خود را آماده میکنند. رفتارشناسی این طیف دو گزینه را پیش روی تحلیلگران قرار میدهد: «تحریم یا مشارکت فعال بدون حضور کاندیدا»
بر مبنای چنین رفتارشناسی است که میتوان گفت بخشی از این جریان که طیف رادیکالشان را در بر میگیرد، بار دیگر بر شیپور تحریم خواهند دمید و از ضرورت عدم حضور در انتخابات خواهند گفت؛ اینها اما تمام اصلاحطلبان نیستند. چراکه بخشهای بزرگتری از این جریان، از «سیدمحمد خاتمی» (مجمع روحانیون مبارز) تا کارگزاران سازندگی (طیف متمایل به هاشمی رفسنجانی) برآنند تا هر طور شده این صحنه، فارغ از نیروها و فعالیتهای اصلاحطلبان نباشد.
پس چه خواهند کرد؟
واضح است که انتخابات 84، بسیاری از مرزهای پیشین سیاسی را بر هم ریخته است. بخشهایی از اصولگرایان و اصلاحطلبان که رقبای دیرینه بودند، هماکنون در برخی نقاط که البته اکثر آنها به دولت محمود احمدینژاد میرسد، بعضاً نزدیکی عقیده پیدا کردهاند. اما آیا این بخشها در رقابتی به بزرگی انتخابات ریاستجمهوری به وحدت نظر خواهند رسید؟
این همان نسخهای است که تصمیمسازان اصلاحطلب برای روز مبادا نگه داشتهاند. گمانهای که نگارندهی این سطور به عنوان فرضیهی «یار قرضی» از آن یاد میکند. شفافتر سخن بگوییم؛ اصلاحطلبان چرا و چگونه میخواهند به یک کارت مشترک با اصولگرایان برسند؟
این جریان نیک میداند که اگر کاندیدا نداشته باشد و البته در ادامه از تحریم هم سخن بگوید، شاید تبدیل شود به چیزی شبیه نهضت آزادی و مانند آنها در ساختار سیاسی ایران؛ پس راه چاره، حمایت از یک کاندیدای اصولگراست. بر این اساس اگر چنین شود، آنان از میان افرادی از اصولگرایان که سودای رسیدن به صندلی برجای مانده از محمود احمدینژاد در پاستور را دارند، فردی که بیشترین اشتراک نظر با آنان را داشته باشد و البته حاضر باشد سهم آنان را نیز در قبال حمایتشان پرداخت کند، برخواهند گزید. اما آنان تا چه حد برای استفاده از «یار قرضی» جدّی هستند و تا چه اندازه به آن باور دارند؟ اساساً چه دلیلی دارد به این نسخه عمل کنند؟
واضح است که این اتفاق بهترین گزینه و راهکار در صورت نداشتن کاندیدا خواهد بود. رفتارشناسی اصلاحطلبان به تحلیلگران میگوید، آنان در انتخابات مجلس نهم حتی با اینکه به صورت سازماندهی شده نامزدی برای حضور در عرصهی انتخابات نداشتند اما ترجیح دادند وارد فاز تحریم نشده و اندک ارتباط باقی مانده و موجود با حاکمیت و ساختارهای قدرت رسمی کشور را حفظ کنند. چنین شد که آنان به گفتهی سیدمحمد خاتمی، استراتژی «نه تحریم، نه مشارکت» را برگزیدند.
دولت «وحدت ملی» برای عدم وحدت اصولگرایان؟
اما هماکنون آیا این مسئله - یعنی اندیشیدن بر سر رسیدن به یک کاندیدای مشترک - رویدادی قریب است؟ پاسخ این است: «یار قرضی» یادآور تلاش شیخ «علیاکبر ناطق نوری» و «اکبر هاشمی رفسنجانی» و برخی دیگر از اصولگرایان در دولت اول محمود احمدینژاد است برای پروژهای که از آن به عنوان دولت «وحدت ملی» یاد میشد. ماجرایی که در آن برهه به دلیل همراه نشدن اصلاحطلبان، رنگی از واقعیت به خود نگرفت. هماکنون اما شرایط متفاوتی بر سپهر سیاسی ایران حاکم است. این بار اصلاحطلبان شاید بر آن شوند که به چیزی شبیه دولت وحدت ملی فکر کنند. البته آنان از این راه فقط به سامان مجدد خود نمیاندیشند بلکه یک هدف مهمتر نیز در پیش دارند؛ برهم ریختن سامان اصولگرایان.
نیازی به کتمان نیست. امروز اصولگرایان در اوج قدرت، با برخی اختلافنظرها (در عین حفظ و اعتقاد به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی) مواجهاند. تصمیمسازان اصلاحطلبان به تعمیق این اختلافنظرها میاندیشند و شاید به اینکه کاتالیزوری شوند برای این تعمیق. شاید باورشان این است که حمایتشان از یک کاندیدا به افتراق بخشهایی از اصولگرایان منجر شود. این البته تمام ماجرا نیست. آنان برآنند چنانچه نامزد مورد حمایتشان توفیق یافته و راهی پاستور شود، با نشاندن وزرایی از جنس اصلاحطلب بر کرسیهای هیئت دولت که سهمشان از حمایت دوران انتخابات است، چنان کنند که قابل تصور است. اما آیا در هر دو صورت یعنی معرفی کاندیدای مستقل یا مشترک، این جریان، شانسی برای پیروزی دارد؟
فرضیههایی برای شکست!
اصلاحطلبان اگر حتی بتوانند نسبت به معرفی کاندیدا اقدام کنند، آن قدر در میانشان چند دستگی وجود دارد تا به یک کاندیدای واحد نرسند. آنها برآنند تا خود را طرف بازی نشان دهند، حال آن که این جریان در صورت حضور در رقابت، فقط جزیی از بازی خواهد بود نه طرف بازی. به دیگر سخن اینکه آنان نمیتوانند به دلایل مختلف، انتخابات را تبدیل به رقابت دوقطبی کنند تا باز حال و هوای دوم خردادی دیگر بر سپهر سیاسی ایران حکم فرما شود؛ پس انتخاب میان این و آن یعنی یک اصلاحطلب و یک اصولگرا نخواهد بود و وقتی چنین شود، سبد این جریان آن قدر رأی نخواهد داشت که قدرت از دست رفته را بازیابند.
اما استفاده از یار قرضی میتواند رهایی بخش آنان از این بحران باشد؟ به نظر میرسد هیچ کاندیدایی که تابلوی اصولگرایی داشته باشد، حاضر نیست این صفت را یدک بکشد که اهالی فتنه یا لااقل کسانی که قرابتی دارند با اهالی فتنه، پشت سر او قرار گیرند. اصولگرایان ترجیح میدهند همچنان پرچم دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را در دست داشته باشند و این خصیصهی هر نامزد احتمالی اصولگرا خواهد بود. چراکه عقل و سیاست نیز چنین حکم میکند. اصولگرایان میدانند، اصلاحطلبان امروز، اصلاحطلبان پیش از انتخابات 88 نیستند.
اینجا اما یک نکتهی مهم، مغفول مانده است؛ نسبت اصلاحطلبان و جریان انحرافی در انتخابات چگونه خواهد بود؟ اصلاحطلبان به خوبی به زاویهی «جریان انحرافی» با بخشهای بزرگی از اصولگرایان واقفاند. رسانههای آنان این روزها مملو از مصاحبههایشان با اعضای این جریان است. شفافتر بگوییم؛ نسخه پیچان اصلاحطلب، «جریان انحرافی» را ذخیرهی شب انتخابات خود میدانند. شرح و بسط اینکه آنان چه خواهند کرد، فرصتی و مجالی دیگر میطلبد.(*)
*مصطفی صادقی؛ کارشناس مسایل سیاسی
هامون به نقل از برهان:
دوئل بی بی سی و خبرگزاری فارس /سند
بی بی سی فارسی BBC Persian سه شنبه 6تیر (June 26) گزارش داد: «انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از "خبرگزاری فارس"که سرنوشتی جز تکذیب نمییابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر میشوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
شبکه دولتی انگلیس افزود: «دیروز (دوشنبه) خبرگزاری فارس، گفتگویی اختصاصی با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر روی خروجی خود قرار داد که بلافاصله در سراسر جهان نقل شد و بازتاب گسترده ای پیدا کرد، اما در فاصله کوتاهی، سخنگوی آقای مرسی به دفتر بی بی سی در قاهره گفت: چنین گفتگویی اصلاً صورت نگرفته است.»
دلایل بی بی سی برای این ادعای خود چیست؟
بی بی سی اظهار داشت: «این "گفت و گو" حتی پیش از آنکه تکذیب شود، شک و تردید آفریده بود؛ نخست اینکه اساساً محمد مرسی در روزهای اخیر از هر مصاحبه ای، حتی با رسانه های معتبر و مهم داخل و خارج مصر پرهیز کرده بود و غیرطبیعی مینمود که او، آن گونه که خبرگزاری "فارس" اعلام کرده، درست چند ساعت پیش از آنکه نامش به عنوان رئیس جمهور اعلام شود و در شرایطی که حساسترین و پر فشارترین ساعتها را میگذراند، نخستین گفتگویی را که قرار بود پس از اعلام ریاست جمهوریاش منتشر شود نصیب رسانه ای کرده باشد که در مصر گمنام و ناآشناست. مهمتر از آن، محتوای "گفتگو" بود که با اظهارات و موضعگیری های اعلام شده و رسمی محمد مرسی در تعارض قرار داشت.»
بی بی سی با اشاره به مصاحبه سه شنبه گذشته، یاسر علی، سخنگوی محمد مرسی با خبرگزاری رویترز از قول وی بیان داشت: «نخستین کشوری که محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور از آن دیدار رسمی خواهد کرد، عربستان سعودی است اما در گفتگوی خبرگزاری فارس با محمد مرسی، این خبر تکذیب شده، یعنی در حقیقت آقای مرسی اعتبار سخنگوی خود را زیر سؤال برده، آن هم در حالی که یک هفته از انتشار سخنان سخنگویش میگذرد و کسی این سخنان را تکذیب نکرده بود.»
این ادعای بی بی سی در حالی مطرح میشود که خبرگزاری فارس، فیلم خبر مصاحبه فارس با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر، (که از تلویزیون دولتی الحیات مصر پخش شده است) را به روی خبرگزاری خود گذاشت تا ادعای کذب بی بی سی را به اثبات رساند.
حال باید از بی بی سی پرسید اتهامی را که به خبرگزاری فارس نسبت دادهاید متوجه این شبکه است، که بارها و بارها اقدام به انتشار اخبار کذب در مورد وقایع داخلی ایران و کشورهای منطقه نموده ، بگونه ای که دولت عراق نیز فعالیت این شبکه را در این کشور ممنوع اعلام کرد.
هامون به نقل از جام نیوز:
دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن میکنند
![خبرگزاری فارس: دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن میکنند خبرگزاری فارس: دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن میکنند](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/07/13910407000282_PhotoA.jpg)
مقدس آیتالله آملی لاریجانی در مراسم دیدار مسئولان و کارکنان قوه قضائیه با مقام معظم رهبری اظهار داشت: در یک نگاه کلی میتوان گفت با همکاری مسئولان قوه و قضات و کارمندان گامهایی در جهت ارتقا دستگاه قضایی برداشته شده اما این بدان معنا نیست که از کاستیها غفلت داشته باشیم.
وی ادامه داد: مسئولیتها و انتظارات از دستگاه قضایی بسیار سنگین و رسیدگی به این امور مستلزم زیر ساخت مناسب است که مهمترین آنها وجود منابع انسانی کارآمد مخصوصا قضات است که تحقق آن به آسانی میسر نمیشود.
وی با اشاره به دیدار سال قبل مسئولان قوه قضائیه با رهبر گرانقدر انقلاب و فرمایش ایشان مبنی بر اینکه دو عامل قدرت و اقتدار و اعتماد عمومی در موفقیت دستگاه قضایی نقش مهمی دارند گفت: با توجه به این دو عامل مهم طی سال گذشته اقداماتی انجام شد.
لاریجانی با بیان اینکه یکی از این اقدامات در زمینه توسعه و بازسازی منابع انسانی بود گفت: بسیاری از نیروهایی که در ابتدای انقلاب وارد قوه قضائیه شدند در حال بازنشستگی هستند که با افزایش شهرها و توسعه جمعیت متأسفانه این امور در سالهای دور پیشبینی و برای آن سرمایهگذاری نشده است.
آملی لاریجانی با بیان اینکه بخش عمدهای از کاستیها به عدم پیشبینی در گذشته برمیگردد گفت: در کشورهای پیشرفته اروپایی میانگین تناسب قضات و جمعیت در ازای هر 100 هزار نفر 19 قاضی است در حالیکه در ایران با احتساب 7 هزار و 500 قاضی در مقابل 75 میلیون نفر جمعیت حدود 10 نفر نسبت به یکصد هزار نفر است و این امر نشان دهنده بار سنگین روی دوش قضات است که کیفیت کار را با کاستی روبرو میکند.
وی ادامه داد: با اصلاح آییننامهها، اعطای تسهیلات و جذب قضات در سال 90 از میان 15 هزار داوطلب یک هزار و 331 نفر جذب دستگاه قضایی شدند. همچنین از میان کارآموزان 187 نفر فارغالتحصیل شده و 710 نفر نیز مشغول تحصیل هستند.
آملی لاریجانی گفت: با انجام فراخوان شهریور ماه امسال و طرح نخبهگزینی امیدواریم مشکل کمبود قاضی در دستگاه قضایی تا حد امکان برطرف شود.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه استفاده از فناوری نوین در دستگاه قضایی یک ضرورت است خاطرنشان کرد: با همت مرکز آمار قوه قضائیه استفاده از فناوریهای نوین توسعه بسیار یافته است و بیش از 98 درصد تشکیلات دادگستری کشور به سیستم CMS متصل شده است و این سیستم امکان ارزشمندی برای تحصیل آمار مورد نیاز فراهم میکند و مسئولان نظارتی نیز میتوانند بصورت آنلاین آرای صادره در محاکم را مورد ارزیابی قرار دهند.
وی ادامه داد: در این طرح که به صورت آزمایشی در تهران آغاز میشود بسیاری از مراجعات، تعیین وقت رسیدگی، پیگیریها و ابلاغها از طریق اینترنت انجام میشود و امیدواریم با ساز و کارهای جدید در آینده نزدیک تسهیلات خوبی برای ارائه به مردم فراهم شود.
رئیس دستگاه قضایی گفت: حدود 20 خدمت قابل توجه دیگر در مرکز آمار قوه قضائیه برای ارائه به مردم عرضه میشود.
آملی لاریجانی با اشاره به اهمیت امر نظارت و تأثیرگذاری آن بر سلامت امر قضا اظهار داشت: در طول سه سال گذشته نظارتها توسعه یافته است و با نوعی نگرش جدید دیوان عالی کشور وظیفه نظارت بر محاکم را از طریق نظارت مستمر باید محقق کند قضات در قالب هیئتهای مختلف به استانها میروند و به بررسی محاکم میپردازند هر چند با وجود محدودیتها این نظارتها از نظر کمی زیاد نبود.
آملی لاریجانی با اشاره به بازرسیهای انجام شده توسط دادسرای انتظامی قضات از 11 استان کشور خاطرنشان کرد: 100 مورد نظارت نیز توسط رئیس قوه قضائیه انجام شده و با تشکیل شورای عالی نظارت شدت خواهد گرفت.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از ضرورتها، ایجاد جایگاهی برای مطالعات راهبردی و پیگیری سیاستهای مدون است گفت: برای انجام این کار اخیرا اقدام به تشکیل معاونت راهبردی شده است.
وی ادامه داد: تنظیم و تصویب اصول در قوه قضائیه وقتی به کمال میرسد که بر اساس برنامه جامع حرکت کند. با استفاده از اقدامات قبلی و توسعه آنها برنامه پنجم توسعه قوه قضائیه مراحل خود را به پایان رسانده و آماده اجراست که مهمترین برنامهها پایهگذاری سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب و اسناد بالا دستی است.
آملی لاریجانی یکی از مهمترین اقدامات انجام شده در سال 90 را برخورد قاطع با فساد در ابعاد مختلف ذکر کرد و گفت: در سال 90 شاهد محاکمه قاطع متهمان فساد اقتصادی، مبارزه با قاچاقچیان و همچنین سارقان مسلح بودیم و دستور اکید داده شده ضمن رسیدگی سریع به پروندهها حکم محکومان در اسرع وقت و در برخی موارد در ملاء عام اجرا شود تا عبرتی برای سایرین باشد.
وی با بیان اینکه در انجام این وظایف تردید نخواهیم داشت ادامه داد: اکنون در جرایم خاص مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه و شرارت با کاهش قابل توجهی روبرو هستیم به طوریکه ارتکاب جرایم خشن با کاهش قابل توجه 15 درصدی روبرو بود.
وی ادامه داد: نرخ رشد ورود به زندان از 20 درصد سال 89 به 3 درصد کاهش یافته و پروندههای جزایی سراسر کشور کاهشی بین 1.8 تا 10.8 داشته است.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از مشکلات عمده موضوع زندانیان است، گفت: فرصت برای تشریح این مشکلات نیست اما اصلاح امور مرتبط با آن را در سر لوحه اقدامات و برنامهها قرار داده و توانستیم در حل آنها گام برداریم تا بخش عمده اشکالات اساسی را برطرف سازیم و با توسعه و بهینهسازی زندانها فضای تربیتی و اصلاحی فراهم شود.
وی یکی دیگر از اقدامات دستگاه قضایی را پیشگیری از وقوع جرم از جمله جرایم انتخاباتی ذکر کرد و گفت: در سال 89 معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم شروع به کار کرد و در سال 90 با تشکیل کارگاههای علمی - کاربردی مدیریت و کنترل وقوع جرم در 7 منطقه کشور اقدامات مناسبی انجام شد همچنین با تشکیل کمیته پیشگیری از جرایم انتخاباتی شاهد موفقیت در ایجاد محیط امن و کاهش جرایم انتخاباتی بودیم.
آملی لاریجانی ادامه داد: مقوله حقوق بشر به لحاظ مختلف از مقولات بحث برانگیز است و دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان میشوند در حالیکه خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را انجام داده و با سرکوب مردم مسلمان در کشورهای مختلف آنها را از ابتداییترین حقوق خود باز میدارند و در مقابل ایران را متهم به نقض حقوق بشر میکنند.
وی افزود: ستاد حقوق بشر با تمام امکانات در عرصه مقابله با این هجمهها حضور یافته و به دفاع از مواضع نظام پرداخته و همچنین با حضور در مجامع بینالمللی نسبت به این توطئهها پاسخ میدهند جمهوری اسلامی نشان داده در جهادی گسترده به هیچ وجه از مواضع حق خود کوتاه نمیآید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
دولت، مجلس و قوه قضاییه با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند
![خبرگزاری فارس: دولت، مجلس و قوه قضاییه با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند خبرگزاری فارس: دولت، مجلس و قوه قضاییه با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/07/13910407000286_PhotoA.jpg)
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس، مسئولان عالی و قضات قوه قضاییه، ارتقاء دستگاه قضایی بمنظور تحقق عدالت قضایی در جامعه را مهمترین هدف برشمردند و ضمن تبیین برخی نکات مهم برای رسیدن به این هدف، همکاری همه دستگاهها بویژه قوای سه گانه را در شرایط کنونی فریضه و لازم دانستند و تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در جبهه واحد دفاع از اسلام، ملت ایران و استقلال و هویت کشور در مقابل تلاش همه جانبه قدرتهای استکباری، قرار دارند و باید با پرهیز از مسائل حاشیه ای و اختلافی، به یکدیگر کمک کنند.
در این دیدار که در تالار اماکن متبرکه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و در سالروز شهادت آیت الله بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب اسلامی در هفتم تیر سال 1360، برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامی ضمن تجلیل از شهید بهشتی و شهدای هفتم تیر، ارتقای قوه قضاییه و تحقق عدالت قضایی مورد نظر نظام اسلامی را زمینه ساز حل شدن بسیاری از مشکلات و برچیده شدن مفاسد دانستند و افزودند: با توجه به ظرفیت های موجود در کشور، قطعاً می توان با تلاش و ابتکار و بکارگیری ظرفیت ها، به هدف بزرگ ارتقای دستگاه قضایی رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای، در تشریح زیر ساخت های مورد نیاز برای ارتقای قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: تدوین برنامه ای جامع، کامل، دقیق و همه جانبه، یکی از اساسی ترین کارها برای ارتقای این قوه است.
ایشان تأکید کردند: تدوین برنامه جامع، کار بسیار مهمی است اما مهمتر از آن، اجرایی و عملیاتی شدن این برنامه جامع و حرکت شتابنده برای اجرا آن است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: منظور از حرکت شتابنده، شتاب زدگی در حرکت نیست، بنابراین باید با حوصله و دقت اما بدون تأخیر، این کار انجام شود.
رهبر انقلاب اسلامی، اتقان احکام قضایی را یکی دیگر از پیش نیازهای ارتقای قوه قضاییه برشمردند و خاطرنشان کردند: احکام قضایی باید از آنچنان استحکام محتوایی برخوردار باشند که اگر در معرض نظر متخصصان امور فقهی و حقوقی قرار گیرند، قاضی صادر کننده آن، هیچ دغدغه ای نداشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: تصمیم برای اتقان احکام دادگاهها باید در قوه قضاییه فراگیر شود زیرا نقض مکرر احکام دادگاههای بدوی نشان دهنده نقض محتوایی و شکلی احکام است.
ایشان همچنین با تأکید بر لزوم کاهش توسل به زندان در مجازاتها، به عنوان یک سیاست جاری در قوه قضاییه، خاطرنشان کردند: باید تا آنجا که ممکن است، مجازات زندان به حداقل برسد زیرا زندان یک پدیده نامطلوب است و تبعات گسترده ای برای زندانیان، خانواده های آنان و حتی محیط کار افراد دارد.
رهبر انقلاب اسلامی حفظ آبروی افراد را یکی از مسائل بسیار حساس و مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: بخش قابل توجهی از این موضوع، متأسفانه به فضاسازی ها و شایعه سازیهای برخی مطبوعات و پایگاههای رایانه ای مربوط می شود اما قوه قضاییه نباید به هیچ وجه تحت تأثیر این جوسازیها قرار گیرد.
ایشان کادرسازی برای مناصب مدیریتی و مسئولیتهای ارشد قوه قضاییه را از دیگر لوازم ارتقای دستگاه قضایی برشمردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود همکاری قوای سه گانه را یکی از نیازهای کنونی کشور دانستند و افزودند: امروز قدرتهای زورگوی دنیا، تمام توان خود را متمرکز کرده اند تا شاید بتوانند به نظام جمهوری اسلامی و حرکت عظیم آن که الهام بخش دنیای اسلام است، خدشه ای وارد کنند.
ایشان بیداری کنونی در دنیای اسلام و شوق روزافزون توده های مردم به آرمانهای اسلامی را نتیجه حرکت پیش رونده جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی دنیای اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: هر موفقیت و یا پیشرفت علمی نظام اسلامی، حرکت های عظیم اجتماعی مردم همچون انتخابات پرشور و همچنین ایستادگی و مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل زورگویی های استکبار، هر کدام، مشوقی برای ملتها بمنظور پیگیری استقلال بر پایه اسلام است و بر همین اساس قدرتهای زورگو تمام توان خود را بر ملت ایران متمرکز کرده اند تا شاید این کانون اصلی را از رونق بیاندازند.
رهبر انقلاب اسلامی جنجالهای مختلف بر ضد نظام اسلامی بویژه در زمینه حقوق بشر و انرژی هسته ای را در همین چارچوب ارزیابی و تأکید کردند: این قدرتهای زورگو که به دروغ نام خود را جامعه جهانی می گذارند، تلاش دارند جمهوری اسلامی ایران را از پشتوانه مردمی خود محروم کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح این توطئه افزودند: هدف اصلی قدرتهای استکباری از اعمال تحریم ها، مردم ایران هستند تا فشارها باعث شود که مردم به ستوه بیایند و از نظام اسلامی جدا شوند اما به فضل الهی در این توطئه نیز شکست خواهند خورد زیرا آنها مردم و مسئولان ما را همچنان نشناخته اند.
ایشان تأکید کردند: این خدعه دشمن، برای مردم بخوبی شناخته شده است و به همین دلیل مردم در عرصه های مختلف حضور پرشورتری دارند و مسئولان نیز حقاً و انصافاً تمام تلاش خود را بکار گرفته اند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش همه جانبه امریکا برای محاصره جمهوری اسلامی ایران، افزودند: آنها خودشان امروز در محاصره مشکلات جدی و غیرقابل حل هستند در حالیکه ایران به لطف خداوند، همه امکانات مورد نیاز را در اختیار دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای، امکانات و ثروت داخلی، مردم خوب، وجود منابع انسانی و نداشتن بدهکاری جهانی را از نقاط قوت ایران برشمردند و افزودند: در شرایط کنونی، دشمن با همه توان وارد میدان شده تا دسترسی جمهوری اسلامی به این منابع و نقاط قوت را کاهش دهد اما از طرف دیگر مسئولان هم تمام توان خود را بکار گرفته اند تا این توطئه خنثی شود.
ایشان تأکید کردند: در چنین شرایطی، همکاری همه دستگاهها و قوای سه گانه لازم، فریضه و قطعی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: هرگونه واگرایی نیروها و قوای سه گانه از یکدیگر، به ضرر کشور است، بنابراین همه باید با یکدیگر همکاری کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دولت، مجلس و قوه قضاییه، همه در یک جبهه و آنهم جبهه دفاع از اسلام، ملت شریف ایران و استقلال و هویت کشور قرار دارند و بر همین اساس، کمک به یکدیگر باید اصل قرار گیرد و برخی بگومگوها و خدشه ها در کار یکدیگر، حذف شوند .
ایشان خاطرنشان کردند: اگر هر یک از طرفها بخواهد دائماً به کار طرف دیگر بپردازد، مشکل حل نخواهد شد، بنابراین هر یک از قوا از جمله قوه قضاییه باید وظیفه خود را بطور کامل انجام دهند و با قوای دیگر همکاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر بر تخلف ناپذیر بودن وعده الهی مبنی بر یاری تلاش کنندگان در راه حق، تأکید کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین از تلاشهای رئیس قوه قضاییه و مسئولان، قضات و کارکنان دستگاه قضایی تشکر و قدردانی کردند.
در ابتدای این دیدار آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در گزارشی از عملکرد سه ساله دستگاه قضایی، ضمن اشاره به دو عامل مهم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب از جمله حفظ «اقتدار قوه قضاییه» و «اعتماد عمومی جامعه» مجموعه ای از اقدامات دستگاه قضایی را برای رسیدن به این اهداف تشریح کرد.
رئیس دستگاه قضا توسعه و بازسازی، بهره گیری از فناوری های نوین، توجه ویژه به موضوع نظارت، راه اندازی معاونت مطالعات راهبردی، تدوین برنامه جامع، برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی و مقابله بی امان با قاچاقچیان و برهم زنندگان امنیت اجتماعی، ساماندهی مسائل مرتبط با ثبت اسناد و املاک در کشور، توجه ویژه به موضوع پیشگیری از جرائم و حضور فعال در مجامع بین المللی برای مقابله با هجمه ی غرب درخصوص حقوق بشر را از جمله اقدامات دستگاه قضا برشمرد.
کلیپی برای عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی
![خبرگزاری فارس: کلیپی برای عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی خبرگزاری فارس: کلیپی برای عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/11/19/13901119000128_PhotoA.jpg)
شبکه اجتماعی افسران در کلیپی، به بررسی عصبانیت بی بی سی از انتخاب مُرسی به ریاست جمهوری مصر پرداخته است.
برای مشاهده این کلیپ می توانید به اینجا(+) مراجعه کنید.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
چند سکانس از یک ترور
![خبرگزاری فارس: چند سکانس از یک ترور خبرگزاری فارس: چند سکانس از یک ترور](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/06/13910406000416_PhotoA.jpg)
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد. علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) هم طرح فونیکس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی کرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید.
نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در کنار پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین کینهتوز را که وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند.
حضرت امام رحمهالله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
استدلالهای آیتالله خامنهای در مورد خیانتهای بنیصدر به گونهای بود که در جلسهی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییسجمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیتالله خامنهای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلیها را از میزان خیانتهای بنیصدر در طول مدت 16 ماههی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنیهای زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنیصدر برای آیتالله خامنهای به بار آورد.
2
محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آمادهباش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یکدفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاضبخش و چند نفر دیگر از پزشکهای مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»
بیرون از مسجد، آیتالله خامنهای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش میآمدند شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تکان میخوردند؛ خیلی کم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیکیها در خیابان قزوین بردند اما کاری از دست کسی بر نمیآمد و باید ایشان را به جای دیگر میبردند.
در این بین پرستاری که فهمید ایشان آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یک کپسول اکسیژن همراهشان ببرند اما انگار کسی صدای او را نشنید برای همین هم کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایههای کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت.
به لطف خدا، وضعیت آیتالله خامنهای با تلاش پزشکان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق 37 واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دکترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یکبار همان انفجار بمب بود، یکبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یکبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟
3
ترورها کور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فکر کردند که با ترور رهبران حل میشود. بعداً دیدند لایههای دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نکردند، بلکه به لایههای بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممکن نبود؛ برای این که ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود که یک خلأ قدرتی در کشور ایجاد شود و نیروهای سازمانیافتهی ترورکننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا اینها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت.
این اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشهی بنیصدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات کلامی پیش رود، شاید سالها طول میکشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یکشبه و یکروزه فساد خود را آشکار ساخت. ترور آیتالله خامنهای اولین بارقههای خود را بر هواداران مردمسالاری دینی تابید. مردم به این فکر فرو رفتند که اگر رقیب حرف حساب دارد که نیازی به کشتار ندارد.
4
«ما منتظر بودیم که آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست که من احوال را که پرسیدم، ایشان گفتند که الحمدلله از خطر گذشته است. یک جملهای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند که در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم که این بمب به کجا اصابت کرده است و طرفهای مثلاً گلو و اینجاها چطور است؟ آقای بهشتی هم که آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت که آقای مهاجری مطمئن باشید که ایشان میتوانند سخنرانی کنند.
چون ایشان خطیب جمعه بودند و خوشبیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد که آیا امام جمعه داریم یا نه؟»یک روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیتالله دکتر بهشتی که قاعدتاً آیتالله خامنهای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دستساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعهی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو کرد.
شهید آیتالله بهشتی از نخستین افرادی بود که برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیتالله خامنهای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت.امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش شد. دکتر میلانینیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
5
چهار روز بعد از حادثه که آیتالله خامنهای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبهای با یک گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمهالله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیامها و ابراز محبتهایشان تشکر کردند.بیتی که آیتالله خامنهای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمهالله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی
آقا در مصاحبهای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری میکنند در جبههها و پشت جبههها، این همه دارند جانهای عزیز و نفیسشان را در راه خدا میدهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آنچه که شرمنده هستیم، شرمنده نکنند.»
6
خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند.
گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند.آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟
دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دکتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت.
منبع:پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)
هامون به نقل از خبرگزاری فارس: